FacebookTwitter

اعلاميه ي جهاني حقوق بشر

ديباچه
از آن جا كه شناسايي حيثيت و كرامت ذاتي تمام اعضاي خانواده ي بشري و حقوق برابر و سلب ناپذير آنان اساس آزادي ، عدالت و صلح در جهان است ،

از آن جا كه ناديده گرفتن و تحقير حقوق بشر به اقدامات وحشيانه اي انجاميده كه وجدان بشر را برآشفته اند و پيدايش جهاني كه در آن افراد بشر در بيان و عقيده آزاد، و از ترس و فقر فارغ باشند، عالي ترين آرزوي بشر اعلا م شده است ،


از آن جا كه ضروري است كه از حقوق بشر با حاكميت قانون حمايت شود تا انسان به عنوان آخرين چاره به طغيان بر ضد بيداد و ستم مجبور نگردد،

از آن جا كه گسترش روابط دوستانه ميان ملت ها بايد تشويق شود،

از آن جا كه مردمان ملل متحد، ايمان خود را به حقوق اساسي بشر و حيثيت و كرامت و ارزش فرد انسان و برابري حقوق مردان و زنان ، دوباره در منشور ملل متحد اعلا م و عزم خود را جزم كرده اند كه به پيشرفت اجتماعي ياري رسانند و بهترين اوضاع زندگي را در پرتو آزادي فزاينده به وجود آورند،

از آن جا كه دولت هاي عضو متحد شده اند كه رعايت جهاني و موثر حقوق بشر و آزادي هاي اساسي را با همكاري سازمان ملل متحد تضمين كنند،

از آن جا كه برداشت مشترك در مورد اين حقوق و آزادي ها براي اجراي كامل اين تعهد كمال اهميت را دارد،

مجمع عمومي اين اعلاميه ي جهاني حقوق بشر را آرمان مشترك تمام مردمان و ملت ها اعلا م مي كند تا همه ي افراد و تمام نهادهاي جامعه اين اعلاميه را
همواره در نظر داشته باشند و بكوشند كه به ياري آموزش و پرورش ، رعايت اين حقوق و آزادي ها را گسترش دهند و با تدابير فزاينده ي ملي و بين المللي ، شناسايي و اجراي جهاني و موثر آن هارا چه در ميان مردمان كشورهاي عضو و چه در ميان مردم سرزمين هايي كه در قلمرو آن ها هستند، تامين كنند.

ماده ي ١
تمام افراد بشر آزاد زاده مي شوند و از لحاظ حيثيت و كرامت و حقوق با هم برابراند. همگي داراي عقل و وجدان هستند و بايد با يكديگر با روحيه اي برادرانه رفتاد كنند.

ماده ي ٢
هر كس مي تواند بي هيچ گونه تمايزي ، به ويژه از حيث نژاد، رنگ، جنس ، زبان ، دين ، عقيده ي سياسي يا هر عقيده ي ديگر، و همچنين منشا ملي يا اجتماعي ،ثروت ، ولادت يا هر وضعيت ديگر، از تمام حقوق و همه ي آزادي هاي ذكرشده در اين اعلاميه بهره مند گردد. به علاوه نبايد هيچ تبعيضي به عمل آيد كه مبتني بر وضع سياسي ، قضايي يا بين المللي كشور يا سرزميني باشد كه شخص به آن تعلق دارد، خواه اين كشور يا سرزمين مستقل ، تحت قيمومت يا غير خودمختار باشد، يا حاكميت آن به شكلي محدود شده باشد.

ماده ي ٣
هر فردي حق زندگي ، آزادي و امنيت شخصي دارد.


ماده ي ٤
هيچ كس را نبايد در بردگي يا بندگي نگاه داشت. بردگي و دادوستد بردگان به هر شكلي كه باشد، ممنوع است.

ماده ي ٥
هيچ كس نبايد شكنجه شود يا تحت مجازات يا رفتاري ظالمانه ، ضد انساني يا تحقيرآميز قرار گيرد.

ماده ي ٦
هر كس حق دارد كه شخصيت حقوقي اش در همه جا به رسميت شناخته شود.

ماده ي ٧
همه در برابر قانون مساوي هستند و حق دارند بي هيچ تبعيضي از حمايت يكسان قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعيضي كه ناق اعلا ميه ي حاضر باشد، و بر ضد هر تحريكي كه براي چنين تبعيضي به عمل آيد، از حمايت يكسان قانون بهره مند گردند.

ماده ي ٨
در برابر اعمالي كه به حقوق اساسي فرد تجاوز كنند ـ حقوقي كه قانون اساسي يا قوانين ديگر براي او به رسميت شناخته است ـ هر شخصي حق مراجعه ي موثربه دادگاه هاي ملي صالح را دارد.

ماده ي ٩
هيچ كس را نبايد خودسرانه توقيف ، حبس يا تبعيد كرد.
ماده ي ١٠
هر شخص با مساوات كامل حق دارد كه دعوايش در دادگاهي مستقل و بي طرف ، منصفانه و علني رسيدگي شود و چنين دادگاهي در باره ي حقوق و الزامات وي ،يا هر اتهام جزايي كه به او زده شده باشد، تصميم بگيرد.

ماده ي ١١
(١) هر شخصي كه به بزهكاري متهم شده باشد، بي گناه محسوب مي شود تا هنگامي كه در جريان محاكمه اي علني كه در آن تمام تضمين هاي لازم براي دفاع او تامين شده باشد، مجرم بودن وي به طور قانوني محرز گردد.
(٢) هيچ كس براي انجام دادن يا انجام ندادن عملي كه در موقع ارتكاب آن ، به موجب حقوق ملي يا بين المللي جرم شناخته نمي شده است ، محكوم نخواهد شد. همچنين هيچ مجازاتي شديدتر از مجازاتي كه در موقع ارتكاب جرم به آن تعلق مي گرفت ، درباره ي كسي اعمال نخواهد شد.

ماده ي ١٢
نبايد در زندگي خصوصي ، امور خانوادگي ، اقامت گاه يا مكاتبات هيچ كس مداخله هاي خودسرانه صورت گيرد يا به شرافت و آبرو و شهرت كسي حمله شود. در برابر چنين مداخله ها و حمله هايي ، برخورداري از حمايت قانون حق هر شخصي است.

ماده ي ١٣
(١) هر شخصي حق دارد در داخل هر كشور آزادانه رفت وآمد كند و اقامتگاه خود را برگزيند.
(٢) هر شخصي حق دارد هر كشوري ، از جمله كشور خود را ترك كند يا به كشورخويش بازگردد.

ماده ي ١٤
(١) در برابر شكنجه ، تعقيب و آزار، هر شخصي حق درخواست پناهندگي و برخورداري از پناهندگي در كشورهاي ديگر را دارد.
(٢) در موردي كه تعقيب واقعا در اثر جرم عمومي و غيرسياسي يا در اثر اعمالي مخالف با هدف ها و اصول ملل متحد باشد، نمي توان به اين حق استناد كرد.
ماده ي ١٥
(١) هر فردي حق دارد كه تابعيتي داشته باشد.
(٢) هيچ كس رانبايد خودسرانه از تابعيت خويش ، يا از حق تغيير تابعيت محروم كرد.

ماده ي ١٦
(١) هر مرد و زن بالغي حق دارند بي هيچ محدوديتي از حيث نژاد، مليت ، يا دين با همديگر زناشويي كنند و تشكيل خانواده بدهند. در تمام مدت زناشويي و هنگام انحلا ل آن ، زن و شوهر در امور مربوط به ازدواج حقوق برابر دارند.
(٢) ازدواج حتما بايد با رضايت كامل و آزادانه ي زن و مرد صورت گيرد.
(٣) خانواده ركن طبيعي و اساسي جامعه است و بايد از حمايت جامعه و دولت
بهره مند شود.

ماده ي ١٧
(١) هر شخصي به تنهايي يا به صورت جمعي حق مالكيت دارد.
(٢) هيچ كس را نبايد خودسرانه از حق مالكيت محروم كرد.

ماده ي ١٨
هر شخصي حق دارد از آزادي انديشه ، وجدان و دين بهره مند شود. اين حق مستلزم آزادي تغيير دين يا اعتقاد و همچنين آزادي اظهار دين يا اعتقاد، در قالب آموزش ديني ، عبادت ها و اجراي آيين ها و مراسم ديني به تنهايي يا به صورت جمعي ، به طور خصوصي يا عمومي است.

ماده ي ١٩
هر فردي حق آزادي عقيده و بيان دارد و اين حق مستلزم آن است كه كسي از داشتن عقايد خود بيم و نگراني نداشته باشد و در كسب و دريافت و انتشار اطلاعات و افكار، به تمام وسايل ممكن بيان و بدون ملاحظات مرزي آزاد باشد.

ماده ي .٢
(١) هر شخصي حق دارد از آزادي تشكيل اجتماعات ، مجامع و انجمن هاي مسالمت آميز بهره مند گردد.
(٢) هيچ كس را نبايد به شركت در هيچ اجتماعي مجبور كرد.

ماده ٢١
(١) هر شخصي حق دارد كه در اداره ي امور عمومي كشور خود، مستقيما يا به وساطت نمايندگاني كه آزادانه انتخاب شده باشند، شركت جويد.
(٢) هر شخصي حق دارد با شرايط برابر به مشاغل عمومي كشور خود دست يابد.
(٣) اراده ي مردم ، اساس قدرت حكومت است. اين اراده بايد در انتخاباتي سالم ابراز شود كه به طور ادواري صورت مي پذيرد. انتخابات بايد عمومي ، با رعايت مساوات و با راي مخفي يا به طريقه اي مشابه برگزار شود كه آزادي راي را تامين كند.

ماده ي ٢٢
هر شخصي به عنوان عضو جامعه حق امنيت اجتماعي دارد و مجاز است به ياري مساعي ملي و همكاري بين المللي ، حقوق اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي ضروري براي حفظ حيثيت و كرامت و رشد آزادانه ي شخصيت خودرا، با توجه به تشكيلا ت و منابع هر كشور، به دست آورد.

ماده ٢٣
(١) هر شخصي حق دارد كار كند، كار خود را آزادانه برگزيند، شرايط منصفانه و رضايت بخشي براي كار خواستار باشد و در برابر بي كاري حمايت شود. (٢) همه حق دارند كه بي هيچ تبعيضي ، در مقابل كار مساوي ، مزد مساوي بگيرند.
(٣)هركسي كه كار مي كند حق دارد مزد منصفانه و رضايت بخشي دريافت دارد كه زندگي او و خانواده اش را موافق حيثيت و كرامت انساني تامين كند و در صورت لزوم با ديگر وسايل حمايت اجتماعي كامل شود.
(٤) هر شخصي حق دارد كه براي دفاع از منافع خود با ديگران اتحاديه تشكيل دهد و يا به اتحاديه هاي موجود بپيوندد.

ماده ي ٢٤
هر شخي حق استراحت ، فراغت و تفريح دارد و به ويژه بايد از محدوديت معقول ساعات كار و مرخصي ها و تعطيلا ت ادواري با دريافت حقوق بهره مند شود.

ماده ي ٢٥
(١) هر شخصي حق دارد كه از سطح زندگي مناسب براي تامين سلامتي و رفاه خود و خانواده اش ، به ويژه از حيث خوراك ، پوشاك ، مسكن ، مراقبت هاي پزشكي و خدمات اجتماعي ضروري برخوردار شود. همچنين حق دارد كه در مواقع بي كاري ، بيماري ، نقص عضو، بيوگي ، پيري يا در تمام موارد ديگري كه به عللي مستقل از اراده ي خويش وسايل امرار معاشش را از دست داده باشد، از تامين اجتماعي بهره مند گردد.
(٢) مادران و كودكان حق دارند كه از كمك و مراقبت ويژه برخوردار شوند. همه ي كودكان ، اعم از آن كه در پي ازدواج يا بي ازدواج زاده شده باشند، حق دارند كه از حمايت اجتماعي يكسان بهره مند گردند.

ماده ي ٢٦
(١) هر شخصي حق دارد كه از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش ، و دست كم آموزش ابتدايي و پايه بايد رايگان باشد. آموزش ابتدايي اجباري است. آموزش فني و حرفه اي بايد همگاني شود و دست يابي به آموزش عالي بايد با تساوي كامل براي همه امكان پذير باشد تا هركس بتواند بنا به استعداد خود از آن بهره مند گردد.
(٢) هدف آموزش و پرورش بايد شكوفايي همه جانبه ي شخصيت انسان و تقويت رعايت حقوق بشر وآزادي هاي اساسي باشد. آموزش و پرورش بايد به گسترش حسن تفاهم ، دگرپذيري و دوستي ميان تمام ملت ها و تمام گروه هاي نژادي يا ديني و نيز به گسترش فعاليت هاي ملل متحد در راه حفظ صلح ياري رساند.
(٣) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش براي فرزندان خود، برديگران
حق تقدم دارند.

ماده ي ٢٧
(١) هر شخصي حق دارد آزادانه در زندگي فرهنگي اجتماع سهيم و شريك گردد و از هنرها و به ويژه از پيشرفت علمي و فوايد آن بهره مند شود
(٢) هركس حق دارد از حمايت منافع معنوي و مادي آثار علمي ، ادبي يا هنري خود برخوردار گردد.

ماده ي ٢٨
هر شخصي حق دارد خواستار برقراري نظمي در عرصه ي اجتماعي و بين المللي باشد كه حقوق و آزادي هاي ذكرشده در اين اعلا ميه را به تمامي تامين و عملي سازد.

ماده ي ٢٩
(١) هر فردي فقط در برابر آن جامعه اي وظايفي برعهده دارد كه رشد آزادانه و همه جانبه ي او را ممكن مي سازد

(٢) هركس در اعمال حقوق و بهره گيري از آزادي هاي خود فقط تابع محدوديت هايي قانوني است كه صرفا براي شناسايي و مراعات حقوق و آزادي هاي ديگران و براي رعايت مقتضيات عادلانه ي اخلاقي و نظم عمومي و رفاه همگاني در جامعه اي دموكراتيك وضع شده اند.

(٣) اين حقوق و آزادي ها در هيچ موردي نبايد بر خلاف هدف ها و اصول
ملل متحد اعمال شوند.

ماده ي .٣
هيچيك از مقررات اعلاميه ي حاضر نبايد چنان تفسير شود كه براي هيچ دولت ، جمعيت يا فردي متضمن حقي باشد كه به موجب آن براي از بين بردن حقوق و آزادي هاي مندرج در اين اعلاميه فعاليتي انجام دهد يا به عملي دست بزند.

BalatarinFacebookMySpaceTwitterDiggDeliciousStumbleuponGoogle BookmarksRedditNewsvineTechnoratiLinkedinMixx

عضويت در خبرنامه

captcha

آمار بازديدكنندگان

6951373
امروزامروز3950
ديروزديروز12675
اين هفتهاين هفته22866
اين ماهاين ماه90323
كلكل6951373
3.145.57.5
UNKNOWN