FacebookTwitter

نمونه‌هاي اعتراف گيري‌ در زندان‌هاي ايدئولوژيک

11 اسفند 1387 ساعت 03:36

اعترافات اجباري تنها مربوط به قرون وسطي باز نمي‌گردد بلكه يکي از شيوه‌هاي برخورد با مخالفان سياسي است که هنوز در دنياي معاصر رواج دارد. بارزترين نمونه‌ي آن را زمان استالين در شوروي، مائو در چين و ﺁلمان مي‌توان نام برد.

 

اعتراف كشاندن متهمان بعد از مدتي با روي كار آمدن استالين آغاز شد و تا مرگ او ادامه يافت. متهمان در برابر چشم هزاران شركت‌كننده در دادگاه حاضر مي‌شدند و به جرايمي چون خيانت به انقلاب و تلاش براي قتل استالين و ساير رهبران شوروي و تلاش براي تسليم شوروي به آلمان نازي اعتراف مي‌كردند. محاكمه طبق معمول با فرياد دادستان كه «بكشيد اين سگ‌هاي هار را» به پايان مي‌رسيد و متهمان به اعدام محكوم و بلافاصله تيرباران مي‌شدند.

استالين براي پاكسازي مخالفين خود در حزب از هيچ نقشه و اقدامات وحشي‌گرانه‌اي روي گردان نبود. يكي از اين فجايع را مي‌توان در سال 1930 نام برد، پليس طي عمليات وسيعي دستگيري روشنفكران را آغاز كرد. اعضاي هيئت علمي دانشگاه‌ها، دانشمندان برجسته، پرفسورها اقتصاد داناني مثل چاپانوف، كوندرا تيوف، پروفسكي و بسياري ديگر دستگير شدند. از جمله مهمترين افرادي كه به خيانت متهم شدند رامزين متخصص ديگ‌هاي بخار و مدير مؤسسه ترموتكنيك مسكو بود.

اداره سياسي دولتي در پي اين دستگيري‌ها اعلام كرد، سازمان سياسي قدرتمندي را كشف كرده كه دست اندر كار توطئه‌‌يي براي براندازي نظام و به دست گرفتن قدرت بوده است. دستگير شدگان بايد به همه چيز اعتراف مي‌كردند. در اين نمايش ساختگي به متهمان گفته مي‌شد كه امپرياليست‌ها بطور محرمانه در تدارك مداخله و كودتا در اتحاد شوروي هستند و آنان با اعتراف به شركت خود در برنامه مداخله خارجي به خنثي سازي آن كمك خواهند كرد و كشور را نجات خواهند داد. از آنها خواسته مي‌شد به خودشان تهمت بزنند و به گناه ناكرده اعتراف كنند. و در مقابل از تحمل شكنجه‌هاي وحشيانه معاف شوند و نيز مجازات خفيف‌تري براي آنها در نظر گرفته شود. با تصفيه حزب از اعضاي نافرمان، استالين احساس كرد به كارگيري فناوري بازداشت و اعتراف در به وجود آوردن جامعه‌يي آرام و مطيع موفق بوده است. ولي در اين زمان تقريباً همه عضاي اوليه دره‌هاي رهبري حزب كه استالين را در به كارگيري اين فناوري ياري داده بودند يا زير خاك بودند و يا در اردوگاه‌هاي سيبري در انتظار مرگ بسر مي‌بردند. بدين ترتيب كاربران فناوري بازداشت و اعتراف اگر مي‌دانستند كه اين فناوري خود آنان را نيز در لابلاي چرخ دنده‌هاي بي‌رحم خود له خواهد كرد، شايد هرگز در نمايشنامه استالين به ايفاي نقش نمي‌پرداختند.[1]

تحليل‌گران غربي تا مدت‌ها در پي كشف راز اين معما بودند. آنان فرضيه‌هايي نظير تزريق داروهاي مخصوص و هيپنوتيزم را مطرح مي‌ساختند. اما پس از كنگره‌ي بيستم حزب كمونيست شوروي كه زبان‌ها اندكي باز شد، مشخص شد روش اعتراف‌گيري ساده‌تر از اين حرف‌ها بوده است. بازجويي‌هاي 48 ساعته، پاسخگويي ايستاده بدون حق نشستن و خوابيدن، گرسنگي مداوم، محروميت از داروهاي ضروري، تهديد خانواده و مخصوصاً كودكان، متهم را به جايي مي‌رساند كه مرگ را به عنوان تنها راه نجات آرزو مي‌كرد و چون مي‌دانست اعتراف برابر است با محاكمه و اعدام فوري و پايان عذاب، مشتاقانه به استقبال آن مي‌رفت. اينگونه بود كه اعتراف نزد جهانيان بي‌اعتبار گشت و انسان‌هاي بيدار، گفته‌هاي اعتراف‌گونه‌ي هيچ متهمي را باور نكردند مگر روزي كه در دادگاهي منصف و عادل، آزادانه از خود در برابر «قانون» دفاع كند و به خطاي خويش اعتراف نمايد.[2]

گفته مي شود که يوزف استالين، دبير کل اسبق حزب کمونيست اتحاد شوروي، اصرار داشت که دشمنان در برابر سلطه او به زانو بيفتند، به اشتباهات خود اعتراف کنند و خود را خائن و مزدور بخوانند. عده بيشماري از قربانيان رژيم استالين، پيش از اعدام، به "خيانت" خود اقرار کردند، و خود را سزاوار مجازات دانستند. در سالهاي دهه 1960 در جريان انقلاب فرهنگي جمهوري خلق چين نيز هواداران مائو تسه دون، انتظار داشتند که مخالفان، حتما به "خطاها و انحرافات" خود اعتراف کنند.[3]
مطالعات روانشناسي انجام شده بر روي كساني كه تحت بازجويي اجباري يا مغزشويي قرار گرفته‌اند نشان مي‌دهد كه گرچه در مراحل اوليه بازجويي فرد مي‌كوشد در برابر فشار مقاومت كند ولي در مراحل بعدي او به وضعيت كودكانه‌يي برگشت مي‌كند. در اين مرحله است كه باز اجتماعي شد رخ مي‌دهد و رفتارهاي جديدي از شخص سر مي‌زند. اين رفتارهاي جديد بر اساس نمونه شخصيت مقتدر موجود در آن وضعيت يعني بازجو شكل مي‌گيرند. «ويليام سارجنت» معتقد است كه يكي از وحشتناك‌ترين نتايج اين بازجويي‌هاي بي‌رحمانه آن است كه قربانيان ناگهان شروع به احساس محبت نسبت به بازجو كه با آنها به خشونت رفتار كرده است مي‌كنند.[4]



[1]- مقاله فناوري بازداشت و اعتراف، همايون رباني فر

[2] - http://borjian.net/2006/09/blog-post.html

[3]- http://www.bbc.co.uk/persian

[4]- مقاله فناوري بازداشت و اعتراف همايون رباني فر

BalatarinFacebookMySpaceTwitterDiggDeliciousStumbleuponGoogle BookmarksRedditNewsvineTechnoratiLinkedinMixx

عضويت در خبرنامه

captcha

آمار بازديدكنندگان

6953471
امروزامروز6048
ديروزديروز12675
اين هفتهاين هفته24964
اين ماهاين ماه92421
كلكل6953471
3.146.178.81
UNKNOWN