FacebookTwitter

داسِ سرطان بر گردن زندانیان سیاسی ـ عقیدتی

Multithumb found errors on this page:

There was a problem loading image /home/ayahra/ayahra.org/images/rajaiee965440660242795_3047704872943457280_o-e1460642625715.jpg
There was a problem loading image /home/ayahra/ayahra.org/images/rajaiee965440660242795_3047704872943457280_o-e1460642625715.jpg

rajaiee965440660242795_3047704872943457280_o-e1460642625715.jpg

 آن روزی که ماموران اطلاعاتی و امنیتی “دکتر ابراهیم یزدی” را از روی تخت بیمارستان، در میانه‌ی راه درمان سرطان و شیمی درمانی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل کردند و چند ماه بعد “محسن دگمه‌چی” به‌دلیل ابتلا به سرطان معده، جان‌به‌جان آفرین تسلیم کرد هیچکس گمان نمی‌برد که داس سرطان برگردن زندانیان سیاسی ـ عقیدتی مماس شده و بهشت‌زهرا مکانی نزدیک برای ادامه‌ی زندگی آنان باشد.

 

درحال حاضر “دکتر علی‌رضا رجایی”، این روزنامه‌نگار محجوب، خوشنام و استاد فرهیخته‌ی دانشگاه که در انتخابات مجلس ششم، “حداد عادل” به کمک “احمد جنتی” صندلی‌اش را اشغال کرد؛ پس‌از آزادی و کشف ابتلا به سرطان فکّ و صورت ـ هرهفته چندروز شیمی‌درمانی می‌کند تا شاید بتواند غدّه‌های حاصل از زندان و بیماری مرگبار ناشی از اهمال و بی‌خیالی زندانبانان را از وجودش پاک کند.

 

این همان اقدامی است که خانواده “امید کوکبی”، امید دارند برای این جوان نابغه و دانشمند زندانی در اوین که اکنون در بیمارستان شهدا بستری است، انجام دهند. امید نیز مبتلا به سرطان شده و کلیه‌هایش در معرض انهدام قرار گرفته‌اند. خانواده کوکبی درپی آن هستند که با انتقال فرزندشان به بیمارستان سینا، چاره‌ای برای این عارضه‌ی ناشی از زندان بیابند.
در آخرین مورد خبر می‌رسد که “عیسی سحرخیز”، روزنامه‌نگار منتقد و مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دوران ریاست جمهوری “سیدمحمد خاتمی” نیز در معرض ابتلا به “سرطان غدد فوق کلیوی” قرا گرفته است.
سی‌تی‌اسکن انجام شده از وی بیانگر آن است که «توده مشکوک بزرگی» در غده سمت راست دیده می‌شود که احتمالا نیاز به جراحی و برداشته شدن دارد با این وجود، این جراحی موکول به انجام ام‌.آر.آی شده است تا براساس نتایج به‌دست آمده، تصمیم‌گیری و اقدام لازم صورت پذیرد.
“مهدی سحرخیز”، فرزند این روزنامه‌نگار دربند در گفت‌وگو با سحام، اهمال و کوتاهی مسوولان بند ۲ الف سپاه پاسداران در زندان اوین را در تشدید بیماری پدر دربندش متهم می‌داند.
به‌گفته‌ی وی، اعزام مخفیانه‌ی آقای سحرخیز به بیمارستان “بقیه‌الله” برای چک‌آپ بیماری‌های متعدد، بیش از آنکه درجهت درمان باشد باهدف شکستن اعتصاب غذا و داروی او صورت گرفته و حتی تلاش نشده تا سابقه‌ی بیماری‌ها مورد دقت قرار گیرد و پرونده‌های پیشین پزشکی وی، بازبینی شود.
همان زمان و در آذرماه پارسال(۱۳۹۴)، پزشک جوانی که خود را فوق تخصص غدد فوق کلیوی معرفی کرد اما با وجود اصرار آقای سحرخیز حاضر نشد نامش را اعلام کند، بدون اینکه معاینه‌ی خاصی انجام دهد (برای افت دائم پتاسیم بدن) یا برحسب وظیفه‌ی پزشکی دستور انجام سی‌تی‌اسکن و یا ام.آر.آی دهد، خبر از سلامت این روزنامه‌نگار دربند و ضرورت بازگرداندن وی به زندان داد!

اکنون بیماری کشنده‌ی سرطان رتبه‌ای بالا درمیان بیماری‌های شایع در زندان‌های جمهوری‌اسلامی پیدا کرده و جان زندانیان سیاسی ـ عقیدتی را در معرض خطرات شدید قرار داده است. نبود دسترسی به پزشکان متخصص، جلوگیری از اعزام به‌موقع به مراکز درمانی تخصصی خارج از زندان و از همه بدتر و غیرانسانی‌تر وارد کردن اتهام «تمارض» به محکومان و متهمان بیمار و جدی نگرفتن بیماری‌های مزمن و مهلک و درنهایت اصرار بر زدن دستبند و پابند یا پوشاندن لباس زندان به عنوان شرط اعزام، از عوامل مهم در تشدید این وضعیت و به‌خطر افتادن جان زندانی است؛ مواردی که جان محسن دگمه‌چی را سرانجام گرفت و “حسن طفاح”، زندانی ۸۲ ساله‌ی را به سرطان خون مبتلا و تا لب گور برد!
طنز روزگار آن است که در تبلیغات خارجی و زیر فشار افکارعمومی داخل و نهادهای حقوق بشر بین‌المللی، دستورالعمل‌هایی صادر می‌شود که دلالت بر آزادی چنین زندانیانی که با بیماری‌های لاعلاج و صعب‌العلاج دست و پنجه نرم می‌کنند، دارد.
در آخرین مورد و در آستانه‌ی میلاد حضرت فاطمه‌زهرا(س) و به مناسبت سالگرد همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در ۱۲ فروردین؛ رهبر جمهوری اسلامی طی فرمانی به رییس قوه قضاییه چنین زندانیانی را مشمول عفو یا تخفیف مجازات کرده که برای نخستین بار شامل زندانیان امنیتی، سیاسی و عقیدتی نیز می‌شود.
(۸ ـ) باقیمانده محکومیت بیماران صعب‌العلاج یا مبتلایان به بیماری‌های غیرقابل علاج یا بیمارانی که اجرای مجازات موجب تشدید بیماری(آنها) می‌شود و …تا طبق نظریه کمیسیون(پزشکی قانونی) قادر به تحمل حبس و کیفر نیستند.
(۱۰ ـ) باقیمانده محکومیت حبس محکومان ذکور بالای ۶۵ سال تمام و اناث بالای ۵۵ سال تمام.
البته این دستورالعمل‌ تاکنون و پس از گذشت چند هفته هنوز اجرایی نشده و تنها بر رو کاغذ نوشته شده تا شاید افکار عمومی را بفریبد و اقدام نهادهای بین‌المللی را به تاخیر اندازد!
نهادهای پزشکی مستقل داخلی بارها اعلام آمادگی کرده‌اند تا برای جلوگیری از این خطرات و آسیب‌های جدی و کاهش مرگ و میر در زندان‌های جمهوری اسلامی به دلیل عدم رسیدگی به‌موقع به وضعیت بیماران، به‌خصوص زندانیان مبتلا به بیماری‌های صعب‌العلاج یا غیرقابل علاج، به‌صورت دوره‌ای از زندان‌ها بازدید کنند تا به وضعیت بیماران زندانی رسیدگی شود. همچنین «پزشکان بدون مرز» نیز از قابلیت مشابهی برخوردارند و زندانیان سیاسی ـ عقیدتی بارها درخواست کرده‌اند تا از جانب این پزشکان مستقل مورد معاینه قرار گیرند.

سحام

 

 

 

BalatarinFacebookMySpaceTwitterDiggDeliciousStumbleuponGoogle BookmarksRedditNewsvineTechnoratiLinkedinMixx

عضويت در خبرنامه

captcha

آمار بازديدكنندگان

6963131
امروزامروز4921
ديروزديروز10787
اين هفتهاين هفته34624
اين ماهاين ماه100001
كلكل6963131
18.217.161.27
UNKNOWN