سهم روزنامه نگاران از صادرات وحشت

اگر روزگاری جمهوری اسلامی صدور انقلاب را در دستور کار خود قرار داده بود، اینک سالها است که  صادرات وحشت  در دستور کار نهادهای امنیتی قرار گرفته.روزنامه نگاران ایرانی خارج کشور نیز سالیانی است که از این صادرات بهره مند شده اند.شاید با این قصد که بدانند خارج از مرزهای جمهوری اسلامی هم همچنان گرفتارند  و خانواده هایشان گروگان.

خانواده روزنامه نگاران اما در داخل ایران هم پابه پای زندانیان مجازات می شوند.از بازداشت و زندان گرفته تا بازجویی و اخراج از محل کار.در میان روزنامه نگارانی که پس از حوادث سال ۸۸ بازداشت شده اند سهم خانواده برخی روزنامه نگاران از این مجازات های خانوادگی بیشتر بوده است.

 

عبدالرضا تاجیک؛مجازات خواهر


خرداد ماه سال ۹۱ بود که  خبر داد  خانواده اش" برای آسودگی او سختی بزرگی را متحمل شدند".قوه قضائیه  وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی او را ضبط کرد و خانواده او مجبور شدند این مبلغ را به حساب دادگستری بریزند.خانواده عبدالرضا تاجیک پیش از ضبط این وثیقه هم مورد نوازش قوه قضائیه قرار گرفته بودند.خواهر این روزنامه نگار به یک سال و نیم حبس محکوم شده بود، اما اتهام: فعالیت تبلیغی علیه نظام و تشویش اذهان عمومی. او پس از آن که  از هتک حرمت برادر خود در زندان خبر داد، بارها به دادسرای اوین احضار و در نهایت با قید کفالت آزاد شد. در روز دادگاه هم هیچگونه ابلاغیه کتبی و رسمی به او ابلاغ نکردند و در جلسه غیرمترقبه محاکمه به ریاست قاضی مقیسه، از داشتن وکیل محروم بود.

مسعود باستانی؛ بازداشت همسر و همسایه

مهسا امر آبادی، همسر مسعود باستانی ، اگر چه خودش نیز روزنامه نگار بود و به همین دلیل هم بیش از یک سال را در زندان سپری کرد اما اولین بار به خاطر همسرش بازداشت شد.وقتی که مامورین پس از انتخابات سال ۸۸ به خانه هجوم آوردند و مسعود را نیافتند از مهسا گرفته تا زن همسایه که در خانه آنان مهمان بود را بازداشت کردند.

مهسا امر آبادی پس از دستگیری دوباره در ۲۲ خرداد سال گذشته به زندان رفت و ۲۷ شهریور ۱۳۹۲ از زندان آزاد شد.این روزها مسعود باستانی همچنان باید در زندان بماند از همین رو به مناسبت آزادی همسرش نوشته است" از دریچه چشم من آزادی برای تو تنها به معنای رهایی از میانه میله ها نیست. معنایش چنان دگرگون میشود که سنگینی یک بار جدید را بر دوش خود احساس خواهی کرد."

احسان مهرابی؛ دستگیری برادر، بازجویی همسر

گویا نیروهای امنیتی به هر قیمتی بود می خواستند او را دستگیر کنند، از این رو وقتی به خانه رفتند و او نبود برادرش را دستگیر کردند تا خود را معرفی کند.سهم خانواده از مجازات به همین جا ختم نشد.وقتی خودش بازداشت بود به محل کار همسر و دوستانش رفتند و برای فشار بر او آنها را هم بازجویی کردند.وقتی که هم که به او حکم یک ساله زندان را دادند برادرش را هم از محل کارش به دلیل فشار وزارت اطلاعات و نامه نگاری حراست اخراج کردند.اینک او در خارج کشور است اما فشارها بر برخی از دوستانش ادامه داد.

علیرضا رجایی؛ از احضار تا پیشنهاد بی شرمانه

فشارها به خانواده علیرضا رجایی به حدی بود که دیگر زندانیان سیاسی را هم به واکنش واداشت و ابوالفضل قدیانی از پیشنهاد بی شرمانه بازجویان وزارت اطلاعات به خانواده این زندانی خبر داد.همسر علیرضا رجایی پیش از این هم برای فشار به وی بارها به دادسرا احضار شده بود.

خانواده کارکنان بی بی سی و رادیو فردا؛ بازجویی از راه دور به مدد تکنولوژی

برای اولین بار ندای سبز آزادی فاش کرد که یکی از اعضای خانواده یکی از کارکنان بی بی سی فارسی بازداشت شده  و همزمان نیروهای امنیتی این خبرنگار بی بی سی را هم از راه دور و به مدد تکنولوژی بازجویی کرده اند.پس از آن بارها مدیران بی بی سی و رادیو فردا از فشار به خانواده کارکنان خود خبر داده اند.

آرش سیگار چی، کار در آمریکا،احضار در رشت

آرش سیگارچی ۱۱ مهر ماه در نامه به حسن روحانی،رئیس جمهور منتخب از فشارهای وزارت اطلاعات بر خانواده اش گفت.این اتفاق  دوباره ماجرای گروگانگیری خانواده روزنامه نگاران در ایران را بر سر زبانها انداخت.  گزارشگران بدون مرز این اقدام را گروگانگیری خواند و ۶۰ روزنامه نگار در نامه ای این اقدام را  نشان‌دهنده عزمی برای تنگ‌ کردن عرصه بر روزنامه‌نگاران دانست.

امید برای اصلاح

شاید اینک که دولت روحانی مستقر شده حداقل انتظار از وزارت اطلاعات این است که در پروژه آزار خانواده روزنامه نگاران زندانی با دیگر دستگاه های امنیتی همراه نشود.توقع دیگر شاید جبران گذشته و لغو محدودیتهای پیشین برای خانواده روزنامه نگارانی است که به دلیل این اقدامات در سالیان گذشته مورد آزار قرار گرفته و از حقوق خود محروم شده اند.

منبع :ندای  سبز  آزادی