FacebookTwitter

قرون وسطی زنده شده ...

11 اسفند 1387 ساعت 03:47

از گذشته تا به امروز مردان بزرگ براي ابراز عقايد خود مبارزه كرده‌اند. از قهرمانان ملي تا دانشمندان و متفكرين، هر كدام به نحوي از اعتقادات خود حتي تا لحظه‌ي مرگ دفاع كرده‌، تا جايي كه گاهي به شهادت اين بزرگان انجاميده است.
در هر صفحه‌ي از تاريخ با نظريه پردازان و فيلسوفان بزرگي روبرو مي‌شويم كه آرا و نظراتشان به بيداري و آگاهي منجر شده است. اما اكثر آنها معمولاً از طرف صاحبان قدرت و سياست و مردم مورد تأييد نبوده و متهم و محكوم گشته‌‌اند. ولي بارزترين مطلبي كه هنگام مطالعه زندگي اين اشخاص به آن بر مي‌خوريم راه و روش آنان در دفاع از نظراتشان است. چناچه شيوه‌ي هر يك از آنان در برخورد با جامعه آن زمان بر حسب شرايط متفاوت بوده است.


در زندگي سقراط فيلسوف بر جسته‌ي يوناني مي‌بينيم كه او را در سن هفتاد سالگي به جرم منحرف كردن جوانان و كفر محاكمه كردند. او متهم بود كه با فلسفه‌ي ويرانگرش، سنت‌ها را زير سوال برده و خداياني تازه معرفي كرده است. و بالاخره هيئت منصفه با وجود دفاعيات مستحکم وي، متهم را به مرگ محكوم كرد. سقراط كه تا اجراي حكم به مدت يك هفته در زندان بود، طرح فراري از سوي دوستانش براي او مهيا شد، ولي سقراط با بيان اينکه چنين اقدامي مخالف اصول و ارزش‌هاي اوست، پيشنهادشان را رد کرد و تصميم گرفت كه به مرگ تن در دهد.
از طرفي گاليله فيزيكدان و منجم بزرگ در دوراني مي‌زيست كه بسياري از علوم بر اساس فرضيه‌هاي ارسطو فيلسوف يوناني بنا شده بود. او توانست باطل بودن نظريه‌ي ارسطو را در مورد سقوط اجسام مشخص كند. و از طرفي درستي نظر كپرنيك مربوط به حركت زمين و سيارات به دور خورشيد را تأييد نمايد. همين عوامل باعث دشمني كليسا با او گرديد. اعضاي كليسا عاقبت گاليله را به پاي ميز محاكمه كشاندند. و در آخر او را وادار نمودند كه توبه نامه‌اي امضاء كند و ادعاهاي خود را درباره حركت زمين انكار كند. البته گاليله تا دم مرگ بر اعتقاد خويش پا برجا ماند و تنها در مقابل فشارهاي كليسا تن به چنين اعتراف نامه‌اي داد.
اين نحوه رفتار و برخوردهاي نا مناسب با بزرگان از گذشته تا به امروز فرق چنداني نكرده است. محكمه‌هاي تفتيش عقايد براي جلوگيري از انتشار عقايد و نظرات انديشمندان هنوز هم وجود داشته و تحت عنوان اداره‌ي برخورد با اديان و جمعيت‌هاي معنوي فعاليت‌هاي‌ غير انساني خود را ادامه مي‌دهد.
نمونه‌ي بارز اين مطلب را در برخورد جلادان انديشه با معلم بزرگ ايليا «ميم» مي‌توان نام برد. اين معلم بزرگ در سال 1375 آموزش‌هاي علني و عمومي خود را در سن 23 سالگي در تهران آغاز كرده و اولين سخنراني او در کتاب تعاليم حق (جريان هدايت الهي) گرد آوري شده است. اما از همان ابتدا تهديدات شديد، جو سازي‌ها و عمليات تخريب بر عليه ايشان شروع شد و بالاخره اين جريان به دستگيري او انجاميد.
اداره برخورد با اديان و جمعيت‌هاي معنوي تمامي سعي خود را به قصد نابودي و بي‌ارزش كردن عقايد و انديشه‌هاي ايليا «ميم» بكار بسته است. و با وجود اتهامات واهي چون فرقه‌سازي و بدعت‌گذاري، هيچ مدرک قابل توجيهي عليه ايشان براي ارائه به مراجع قضايي پيدا نکردند. تا بالاخره ايشان بعد از شش ماه بازداشت از زندان آزاد شدند.
اين اداره در حقيقت از بازماندگان نسل تفتيش گران قرون وسطايي است؛ چرا كه از همان ترفندها و حقه‌هاي كثيف پيشينيان خود مدد مي‌جويد. ولي خوشبختانه در اين روزگار قدر و ارزش انديشمندان بر ما پوشيده نيست و روش خشك انديشان اعتبار خود را از دست داده است. متهم كردن متفكرين در پوشش دين حربه‌اي است كه‌ قرن‌ها مورد سوء استفاده قرار گرفته، اداره برخورد نيز با انگيزه‌ي قدرت طلبي با اين حقه‌ي قديمي سعي در متهم ساختن ايليا «ميم» دارد. اما تبليغات سويي كه به قصد تخريب عليه چهره‌ي ايشان توسط اين اداره صورت مي‌گيرد بي‌ارزش است. امروز تعداد شاگردان و پيروان استاد ايليا رام‌ الله به صدها هزار تن مي‌رسد، هيچ‌گونه حكم ناحقي را نسبت به وي پذيرا نيستند. و خوشبختانه مردم ما جريان‌هاي مخرب و باطل‌گرا را به خوبي از حق و راستي تشخيص مي‌دهند و هرگز نيرويي قادر نيست كه جريان حق را متوقف سازد.

 

BalatarinFacebookMySpaceTwitterDiggDeliciousStumbleuponGoogle BookmarksRedditNewsvineTechnoratiLinkedinMixx

عضويت در خبرنامه

captcha

آمار بازديدكنندگان

6964807
امروزامروز941
ديروزديروز5656
اين هفتهاين هفته36300
اين ماهاين ماه100001
كلكل6964807
3.12.73.149
UNKNOWN