گزارشی از بلاتکلیفی و وضعیت نامعلوم پناهجویان ایرانی در هند

c_250_150_16777215_00___images_strike.jpgدر طی سال های اخیر ایرانیان زیادی به دلیل مسائل سیاسی و عقیدتی به کشورهای اطرف پناهنده شده اند. هندوستان از جمله کشورهایی است که میزبان پناهندگان بسیاری از سوی ایران است که تاکنون با مشکلات بسیاری مواجه بوده اند. بسیاری از پناهندگان ایرانی ساکن هندوستان با مسائلی نظیر نداشتن اجازه کار، فقر، مسائل بهداشتی و پزشکی، تهدیدات امنیتی و نفوذ و سلطه دستگاه امنیتی ایران مواجه هستند که رسیدگی به وضعیت آنان و انتقال به کشور ثالث را ضروری کرده است.
جعفر زنگه پناهنده ایرانی که سال ها پیش به دلیل مسائل سیاسی و عقیدتی مجبور به ترک ایران شده بود، نزدیک به هفت سال است که همراه با خانواده خود در شرایط بسیار دشواری ساکن هندوستان بوده است. این پناهنده مسیحی در گفتگو با نماینده کانون حقوق بشر ال یاسین می گوید بیش از 72 روز است که به همراه همسر خود «نسرین» مقابل کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در دهلی نو اقدام به تحصن نموده اند. به گفته وی این تحصن در اعتراض به وضعیت بسیار دشواری است که شرایط زندگی برای آنان را طاقت فرسا کرده است.

نقض حقوق اولیه پناهندگان ایرانی در هندوستان
او می گوید در دوران پس از انقلاب از جمله فعالانی بوده است که به نقد شرایط می پرداخته و در آن زمان به دلیل نوشتن مقاله انتقادی، شرکت در تظاهرات گروه های طرفدار سلطنت دو مرتبه بازداشت شده و به مدت 6 ماه در زندان بسر برده است و به خاطر شرایط نامساعدی که در ایران داشتند به هندوستان پناه آوردند. از طرف دیگر تغییر آیین و گرویدن به آیین مسیحیت از جمله عواملی بوده است که آنان را با تهدیدات و آزار و اذیت نیروهای نفوذی حکومت در هندوستان مواجه ساخته است.
وی در ارتباط با وضعیت خود و سایر پناهندگان این طور شرح می دهد "پذیرفتن شدن ما در کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به مدت چهار سال و نیم به طول انجامید و هم اکنون حدود 3 سال است که در یک وضعیت نامشخص بسر می بریم.  ما پناهجویان ایرانی ساکن هند با مسائل زیادی رها شده ایم... حتی از امکانات اولیه زندگی محروم مانده ایم. مشکلاتی نظیر بی کاری و نداشتن مجوز کار، ناتوانی در تهیه مسکن، تغذیه نامناسب، عدم دسترسی به امکانات پزشکی، خطر بازگردانده شدن به ایران، نداشتن امنیت روحی و روانی، سرنوشت و آینده نامعلوم شرایط را برای همه پناهندگان تلخ و پرمخاطره کرده است. درصد قابل توجهی دچار بیماری های روحی و روانی شده و حتی تا به حال یکی از پناهجویان پس از هفت سال انتظار و ناامیدی پشت درهای بسته سازمان ملل، دست به خودکشی زده است.
ما سال هاست که منتظر پاسخ کمیساریالی عالی پناهندگان هستیم که ما را به کشوری منتقل کند که حداقل امکانات زندگی که از اولیه ترین ارکان حقوق بشر است، وجود داشته باشد. ما از زندانی فرار کردیم و در یک زندان بزرگتر وارد شده ایم. هیچ کس حاضر نیست به وضعیت پناهجویان ایرانی سر بزند و ببیند که ما در چه وضعیتی زندگی می کنیم. ما به امید ساختن یک آینده سالم کشور خود را ترک کردیم اما نزدیک به هفت سال است که در یک بسیار وضعیت دشوار قرار داریم که حتی آینده آن نیز مشخص نیست. ای کاش یک نفر از سازمان های حقوق بشر از اینجا بازدید می کرد و وضعیت ما پناهندگان را از نزدیک مشاهده می کرد.
در شرایطی قرار گرفتیم که نه بازگشت به ایران وجود دارد و از طرف دیگر فشارهای موجود که با آوارگی و زندگی فقیرانه همراه بوده است، زندگی ما تبدیل به یک مرگ تدریجی شده است. و به این پرسش ما پاسخ دهند که در کشوری که اجازه کار نیست و هیچ حمایت و پشتیبانی مالی برای پناهندگان وجود ندارد، چطور می توان زندگی کرد؟"

نفوذ نیروی های امنیتی حکومت ایران در هندوستان و تهدید پناهندگان
"ما از ایران فرار کردیم اما همچنان زیر چتر نیروهای امنیتی قرار داریم که ما را به طرق مختلف زیر نظر قرار می دهند. حتی دولت هند هم با رژیم ایران است و به دلیل روابط و توافقات سیاسی که با ایران دارد، از پناهندگان حمایت نمی کند. هند از جمله کشورهایی است که کنوانسیون پناهندگی را امضا نکرده است و پناهندگان هیچگونه حمایتی را از طرف دولت هندوستان نداشته و هیچ سازمانی مسئولیت پشتیبانی از پناهندگان را بر عهده ندارد. پلیس هند تنها با دادن برگه ای به پناهندگان اجازه اقامت موقت داده است و همواره پناهجویان با خطر بازگردانده شدن به ایران مواجه هستند. "
این پناهجوی ایرانی در ارتباط با استراتژی سیستم اطلاعاتی و جاسوس پروری حکومت ایران می گوید، "نیروی های نفوذی رژیم هیچ گاه به طور علنی هویت خود را آشکار نمی کنند و همواره از طرق غیرمستقیم عمل می کنند. اگر یادمان باشد آقای خمینی در آن زمان گفت که ما باید 20 میلیون سرباز اطلاعاتی داشته باشیم و رژیم ایران از بسیاری افراد فرصت طلب به عنوان ابزاری برای اهداف اطلاعاتی خود استفاده می کند. شاید بتوان گفت که هیچ رژیمی مانند ایران نیست که این چنین از بعد امنیتی – اطلاعاتی در زندگی مردم رخنه کرده باشد. من به عنوان یک فرد مسیحی که تا به حال در کلیسا فعالیت داشته ام تا به حال بار چندین بار عکس های ما را با موبایل گرفته اند و با من تماس های تهدید آمیزی گرفته شده مبنی براینکه سی دی های ما به سفارت ایران رسیده و با این وجود آیا هنوز قصد داریم به فعالیت خود در کلیسا ادامه دهیم...
من نمی دانم به مشکلات و نارسائی ها و مسائل داخلی و معیشتی فکر کنم یا به مسائلی که از بیرون برایمان ایجاد می کنند. سوال من این است که به عنوان یک شهروند، در کدام نقطه از جهان می توانم آرامش داشته باشم. در ایران که نداشتم، زندگی در هند برایمان یک مرگ تدریجی بتدیل شده است و شرایط روز به روز وخیم تر می شود. اگر ما در کشور خودمان امکان زندگی داشتیم آیا حاضر می شدیم این همه مشکلات و مصائب را قبول کنیم؟"

***

مسئله جدی نقض حقوق بشر در ایران و سرنوشت تاسف باری که حکومت ایران برای مردم خود رقم زده، ایرانیان بسیاری را وادار به ترک وطن خود کرده است. این در حالی است که طیف زیادی از پناهجویان پس از خروج از ایران با مسائل جدیدی روبه رو شده اند که آنان را با مسئله نقض حقوق خود در زوایای دیگری مواجه ساخته است.
واقعیت این است که دگر اندیشان، اقلیت های مذهبی و افرادی که به آیین های دیگر گرویده اند هیچگاه در ایران امنیت جانی و روانی نداشته و همواره تحت فشارها و خطرات جدی از سوی حکومت قرار گرفته اند. اما نکته تامل برانگیز زمانی است که پناهندگان عقیدتی در کشور میزبان خود نیز همچنان با تهدیدات امنیتی از سوی رژیم مواجه باشند. این موضوع کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل را در برابر این سوال جدی قرار می دهد که چه قانونی می تواند امنیت جانی و روانی پناهندگان را تضمین کند؟ آیا کشوری مانند هندوستان که هیچ تعهدی به پناهندگان ندارد و نفوذ قدرتمند دستگاه امنیتی ایران در این کشور به وضوح دیده می شود، می تواند گزینه مناسبی برای نگه داری از پناهندگان سیاسی و عقیدتی به شمار آید؟  سازمان های حقوق بشر و حمایت از پناهندگان چه تدبیری برای پناهجویان ایرانی دارند که هم اکنون به شکل دیگری با مسئله نقض حقوق بشر مواجه هستند؟


گزارشی از نونا صالحی
عضو کمیته گزارشگران کانون حقوق بشر ال یاسین