كانون حقوق بشر ال ياسين - فیلمکانون حقوق بشر و روابط بین الملل ال یاسین بر حسب وظيفه ي ذاتي و انساني خود و در ایجاد پيوستنگی بین اقوام و طیفهای مختلف و با استناد به ماده هاي 3 و 5 و 21 ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي و ماده ي 20 اعلاميه ي جهاني حقوق بشر و نيز ماده ي 28 همان اعلاميه، و نیز بر اساس اعلاميه ي جهاني حقوق بشر و کنوانسيون هاي مرتبط بین المللی، کانون حقوق بشر و روابط بین الملل ال یاسین را بنيان مي گذاريم تا با نقض گسترده حقوق بشر در ایران، با استفاده از ابزارها ي مشروع به مقابله پردازیم.https://ayahra.org/fa/چند-رسانه-ای/فیلم/81-اخبار2024-11-21T19:10:44+00:00Joomla! - Open Source Content Managementقرن جدید خورشیدی با همبستگی و پیوستگی صدای دادخواهان ایرانی آغاز شد؛ گزارش وضعیت سه خانواده دادخواه2022-03-27T11:33:11+00:002022-03-27T11:33:11+00:00https://ayahra.org/fa/چند-رسانه-ای/فیلم/81-اخبار/4271-قرن-جدید-خورشیدی-با-همبستگی-و-پیوستگی-صدای-دادخواهان-ایرانی-آغاز-شد؛-گزارش-وضعیت-سه-خانواده-دادخواهSuper Useradmin@ayahra.org<div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">اعمال ظلم و بیعدالتی علیه خانوادههای قربانیان سرکوبهای حکومتی، یکی از اصلیترین صورتهای مواجهه حاکمیت با مفهوم «دادخواهی» و به تعبیری، روشنترین نمونه از «بیعدالتی» روا شده بر کسانی است که تنها خواستهشان رسیدن به «حقیقت» و «عدالت» است. در سالهای گذشته شاهد، اعمال صورتهای مختلفی از ظلم بر خانواده قربانیان و آسیبدیدگان سرکوبهای حکومتی بودهایم؛ از بازداشت و محاکمه ناعادلانه و حبس گرفته تا تهدیدهای امنیتی و ضرب و شتم اعضای خانواده قربانیان. شدت گرفتن این رفتارها از سوی حاکمیت علیه خانوادههای بیدفاع و دادخواه باعث شده است که صدای دادخواهی این خانوادهها امروز بیش از هر زمان دیگری به عنوان صدایی متحد علیه تبعیض شنیده شود. بازخوانی روایت هر یک از برخوردهای حاکمیت با خانواده قربانیان سرکوب، مصداقهای روشنی از نگاه حاکمیت به مساله دادخواهی را برجسته میکند و از سوی دیگر بیانگر از پا ننشستن دادخواهان و فراگیر شدن مفهوم دادخواهی در جامعه ایرانی است. در روزهایی که تمامی خانوادههای ایرانی سعی در کنار هم بودن و فراغت از تلخی و سختی زندگی دارند، بسیاری از خانوادههای دادخواه، اندوه دوری عزیزان از دست رفته و یا در حبس خود را به امید سرانجام روشن دادخواهی تحمل میکنند. در آخرین سالهای قرن خورشیدی گذشته و پس از فراگیر شدن اعتراضات مردمی و به تبع آن سرکوبهای وحشیانه حاکمیت، نمونههای بیشتری از اعمال ظلم و بیعدالتی علیه خانواده قربانیان، روایت و ثبت و ضبط شد. بازخوانی برخی از این نمونهها نشان میدهد که برخورد نظاممند حاکمیت با خانواده قربانیان چگونه برخلاف تصور حکومت باعث شده است تا امروز روایت دادخواهی و حقیقتطلبی گسترش چشمگیری در میان خانوادههای قربانیان نابرابری و تبعیض پیدا کند. امروز بسیاری از خانوادهها که گلوله و طناب اعدام حکومت، جان عزیزان آنها را گرفته، بدل به تجسم دادخواهی شدهاند. گزارش پیش رو نگاهیست به روایت برخورد حاکمیت با سه خانواده که عزیزان خود را در جریان سرکوب و ظلم حکومت از دست دادهاند؛ <img src="images/banners/Justice-seeking-mothers.jpg" border="0" alt="" width="563" height="310" align="left" />خانواده نوید افکاری، خانواده پویا بختیاری و خانواده فرزاد انصاریفر. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">خانواده افکاری؛ از طناب دار تا سلول انفرادی </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">اواسط اسفندماه سال ۱۴۰۰، حبیب افکاری پس از نزدیک به سه سال حبس و گذراندن بیش از ۵۵۰ روز در زندان انفرادی<a href="https://twitter.com/Irankargar_site/status/1500121350937194501?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1500121350937194501%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.bbc.com%2Fpersian%2Firan-60630942"> آزاد شد</a>. حبیب به همراه دو برادر خود یعنی وحید و نوید افکاری، در جریان اعتراضات مرداد ۱۳۹۷ در شیراز بازداشت شده بود. نوید افکاری در شهریور سال ۱۳۹۹ پس از طی یک روند کاملا ناعادلانه و غیرشفاف و پرابهام قضایی، اعدام شد و برادر دیگر خانواده یعنی وحید افکاری هنوز در زندان انفرادی است. به فاصله بسیار کمی از آزادی حبیب افکاری، وی به همراه برادر خود سعید در یک جلسه گفتگوی مجازی در توئیتر حاضر شد. آنچه در گفتگوی پس از آزادی حبیب بسیار مشهود و روشن بود، روایت مبارزه طلبانه و مطالبهگر و حقیقتجو و علیه تبعیض و ظلمی بود که گویا تجربه تلخ اعدام برادر و حبس و شکنجه و فشارهای بیشمار بر خانواده، بر عمق و جدیت آن افزوده بود. روایتی که نه تنها نزد خود خانواده افکاری بلکه در نظر افکار عمومی نیز بیشتر از قبل اعتبار و جایگاه پیدا کرده است. با نگاهی بر آنچه به خانواده افکاری تحمیل شده متوجه میشویم که نه تنها برادران افکاری (وحید و حبیب و نوید) با خشنترین شکل برخورد حاکمیت روبرو شدهاند، بلکه دیگر اعضای این خانواده نیز از گزند فشارهای امنیتی در امان نبودند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">۲۷ آذرماه ۱۳۹۹، یعنی چند ماه پس از اعدام نوید افکاری، پدر و برادر نوید افکاری وقتی در محل مزار عضو خانوادهشان در روستای سنگر حضور یافته بودند تا سنگ قبر نوید را آماده کنند، بازداشت شدند. ماموران امنیتی اعضای این خانوادهی داغدیده را ساعتها بازجویی کردند و دستور دادند که از گذاردن سنگ قبر بر مزار نوید افکاری صرفنظر کنند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">در تاریخ ۲۲ خرداد سال ۱۴۰۰، هنگامی که سعید افکاری به همراه تعدادی از اعضای خانواده و اقوام در اعتراض به نگهداری حبیب و وحید در سلول انفرادی، روبروی زندان عادل آباد شیراز <a href="https://www.bbc.com/persian/iran-57454348">حاضر شده بودند</a>، ماموران با حمله به افراد خانواده افکاری (پدر، مادر، خواهر و خالههای نوید افکاری) آنها را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">۲۱ شهریور ماه سال ۱۴۰۰ و در آستانه سالگرد اعدام نوید افکاری، ماموران امنیتی، برادر و خواهر نوید یعنی سعید و الهام افکاری را در حالی که در راه رفتن برای ملاقات با برادران زندانی خود بودند، پس از ضرب و شتم <a href="https://twitter.com/1500tasvir/status/1436950404940681223?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1436950404940681223%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.radiofarda.com%2Fa%2F31456125.html">بازداشت کردند.</a> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">هفتم آبان ماه سال ۱۴۰۰ و همزمان با روز بزرگداشت کوروش، پدر و مادر برادران افکاری به دست شماری از نیروهای امنیتی <a href="https://twitter.com/afkari_saeed/status/1453991433417994246?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1453991433417994246%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fir.voanews.com%2Fa%2Firan-navid-afkari-parents-arrest%2F6290666.html">بازداشت</a> و ساعاتی بعد آزاد شدند. گزارش شده بود که نیروهای امنیتی هنگام بازداشت، اقدام به ضبط عکسهای نوید افکاری، کیک و ماشین پدر نوید افکاری کردند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">با اینکه این موارد گوشههایی از برخورد حاکمیت و دستگاه امنیتی با خانواده افکاری را نشان میدهد، اما شاید تلخترین شکلهای شکنجه و اعمال ظلم بر برادران محبوس افکاری یعنی وحید و حبیب رخ داد؛ از اعمال شکنجههای روحی و جسمی شدید گرفته تا روند غیرقانونی و ناعادلانه دادرسی پرونده این دو برادر زندانی. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">پرونده برادران افکاری از همان ابتدا با مساله شکنجه و اعمال فشارهای شدید روحی بر این برادران پیوند خورد؛ روایت نوید افکاری که در صداهای ضبط شده او در زندان و همچنین گوشههایی از جلسه دادگاه وی و گفتههای خانواده افکاری منعکس شده است، تردیدی باقی نمیگذارد که شکنجههای روحی و جسمی این برادران با شکل و شیوههای مختلف استمرار پیدا کرده است. در همان روزهای اول دستگیری برادران افکاری، بهیه نامجو مادر برادران افکاری، <a href="https://twitter.com/bbcpersian/status/1300022161890045952?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1300022161890045952%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.bbc.com%2Fpersian%2Firan-53964437">گفت</a> که «پسرانش شکنجه شدهاند تا علیه همدیگر شهادت بدهند و یک پسرش (وحید) در زندان دو بار خودکشی کرده است». اصلیترین فشار بر روی وحید این بوده است که علیه برادرش نوید بنویسد. یعنی خشنترین شکل از اعمال شکنجه روحی برای اعضای یک خانواده که در هر دو در بند هستند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">خانواده انصاری فر؛ حدیث بیپایان دادخواهی </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">فرزاد انصاریفر جوان ۲۸ ساله اهل شهر بهبهان روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در اثر شلیک ماموران نظامی جان باخت. فرزاد در روزی که خیابانهای بهبهان هم مانند بسیاری از شهرهای دیگر ایران شاهد اعتراضات مردم به گران شدن ناگهانی قیمت بنزین بود، از خانه بیرون زده بود تا «هم سروگوشی آب بدهد و هم دو برادر کوچکترش را برگرداند خانه.» او نگران برادرهایش بوده است تا در آن شرایط اتفاقی برایشان نیفتد. بنا به <a href="https://iranwire.com/fa/features/34480">روایت </a>برخی شاهدان، فرزاد انصاریفر در زمان شلیک گلوله به همراه چند نفر دیگر در کوچهای کاملاً دور از محل درگیریها بوده است. فرزاد انصاریفر به همراه سه نفر دیگر از پشت سر هدف اصابت گلوله قرارگرفتهاند. فرزاد در ۱۰۰ متری منزل پدریاش مورد هدف قرار گرفت. پیکر وی توسط نیروهای امنیتی ابتدا به اهواز منتقل شد و ۲ روز بعد مجدداً به بهبهان برگردانده و تحویل خانواده شد و ظهر روز ۲۸ آبان ۱۳۹۸ در بهبهان به خاک سپرده شد. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">روند دادخواهی خانواده فرزاد انصاریفر خیلی زود از سوی خانواده او شروع شد و دستگاه امنیتی و قضایی نیز به شدت با این دادخواهی از سر ستیز برآمد. فرزانه انصاریفر، خواهر فرزاد، اولین عضو این خانواده بود که با برخورد قضایی روبرو شد. فرزانه انصاریفر در شب پنجشنبه ۲۶ تیرماه سال ۱۳۹۹ در جریان تجمع اعتراضی در میدان بانک ملی بهبهان <a href="https://www.hra-news.org/2020/hranews/a-25706/">بازداشت</a> و به زندان سپیدار اهواز منتقل شد. فرزانه انصاریفر نهایتا در تاریخ ۳ مرداد ۹۹ با تودیع قرار از زندان <a href="https://www.hra-news.org/2020/hranews/a-25823/">آزاد شد</a>. تجمعی که فرزانه انصاریفر در آن شرکت کرده بود در اعتراض به «وضعیت نابسامان اقتصادی کشور» و«صدور حکم اعدام در پاسخ به اعتراضات مردمی سال۹۸» صورت گرفته بود که البته در جریان آن شمار زیادی از شهروندان معترض در جریان این تجمع و تعدادی پس از پایان اعتراضات در منازل خود بازداشت شدند. فرزانه انصاریفر در زمان بازداشت، به اتهاماتی همچون «توهین به رهبری»، «تبلیغ علیه نظام» «تحریک عمومی مردم» و «مصاحبه با رسانه های خارجی» متهم شده بود. با وجود فشارهای متعدد امنیتی و قضایی، فرزانه انصاریفر همچنان پیگیر دادخواهی برادر خود بود. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">از سوی دیگر، دستگاه قضایی نیز مکررا و به بهانههای مختلف برای فرزانه انصاریفر احضاریه صادر میکرد و او را به دادگاه فرا میخواند. در یکی از این احضاریهها خانم انصاریفر با شکایت فرمانده سابق یگان ویژه بهبهان با اتهاماتی چون «سرقت بالابر» به دادگاه انقلاب احضار شد. روز چهارم آذرماه ۱۴۰۰ بود که فرزانه انصاریفر تصویری از این احضاریه را <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32624/">منتشر کرد</a> که در آن از او خواسته شده بود که یک ماه بعد برای رسیدگی به اتهامات خود به دادگاه کیفری بهبهان مراجعه کند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">از جمله اتهامات مطرح شده در این احضاریه «ضرب و جرح عمدی»، «انتشار تصاویر تحریکآمیز»، «عضویت در گروهکهای منافقین»، «توهین به رهبری»، «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق شعارنویسی و شرکت در اعتراضات سال ۹۸» و «سرقت بالابر و سنگپرانی علیه مامورین انتظامی و امنیتی» بوده است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">این پرونده در پی شکایت رحمان بدری، فرمانده سابق یگان ویژه بهبهان که هماکنون بازنشسته شده و همچنین دادستان بهبهان، علیه فرزانه انصاریفر تشکیل شده بود. روز دوشنبه ۱۵ آذرماه ۱۴۰۰، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۲۵ تن از بازداشتشدگان اعتراضات تیرماه سال ۱۳۹۹ در بهبهان در شعبه ۱ دادگاه انقلاب ماهشهر <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32749/">برگزار شد</a>. نام فرزانه انصاریفر در میان متهمان دیده میشد. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">بعدتر و در تاریخ ۴ دی ماه ۱۴۰۰، جلسه دادگاهی در شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری ۲ شهرستان بهبهان به ریاست قاضی رسول رسولی نژاد، علیه فرزانه انصاریفر<a href="https://www.hra-news.org/2022/hranews/a-33751/"> برگزار شد.</a> در نهایت، جلسه دادگاه رسیدگی به برخی دیگر از اتهامات فرزانه انصاریفر در تاریخ ۱۳ بهمن ماه سال ۱۴۰۰ در شعبه ۱ دادگاه انقلاب بندرماهشهر برگزار شد که طی آن، او به ۴ سال و ۶ ماه حبس تعزیری<a href="https://www.kampain.info/archive/62718.htm"> محکوم شد.</a> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">بهمنماه سال ۱۴۰۰ یک منبع مطلع از وضعیت خانواده انصاریفر <a href="https://ir.voanews.com/a/farzane-ansarifar-human-rights-iran/6431094.html">گفته بود</a> که همزمان با برگزاری دور دوم دادگاه مردمی آبان ۹۸ در لندن، مقامات قضایی ضمن تحت فشار قرار دادن خانواده انصاریفر، برای فرزانه انصاریفر سه پرونده جداگانه تشکیل دادهاند. پروندههایی که گرچه موارد اتهامی در آنها متفاوت است، اما شکی نیست که دلیل اصلی پیوستگی فرزانه انصاریفر در دادخواهی است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">فرزانه انصاریفر تنها فرد خانواده نبود که مسیر دادخواهی و البته تحمل فشارهای امنیتی و قضایی را برای رسیدن به حقیقت و عدالت برگزید. امین انصاریفر از جانبازان جنگ ایران و عراق چندی پیش و در جریان برگزاری دور نخست دادگاه مردمی آبان در لندن به عنوان یکی از شاهدان به صورت آنلاین حاضر شده بود و درباره کشته شدن پسرش و فشارهای امنیتی بر خانواده خود شهادت داده بود.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> در واقع همین موضوع موجبات تشدید فشارهای امنیتی و قضایی بر پدر فرزاد انصاریفر را باعث شد. بهمنماه ۱۴۰۰ همزمان با تشدید فشارهای قضایی بر فرزانه انصاریفر، احضاریههای دادگاه برای امین انصاریفر و همچنین آرمان انصاریفر (برادر فرزاد) از طرف دادگاه ارسال میشود که بر اساس آن پدر و برادر فرزاد انصاریفر باید ظرف مدت پنج روز در دادگاه (انقلاب) بهبهان حاضر میشدند. در این احضاریه «تبلیغ به نفع گروهها یا سازمانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی» به عنوان اتهام امین انصاریفر اعلام شده بود.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">امین انصاریفر، ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ و در پی مراجعه به دادسرای عمومی و انقلاب بهبهان بازداشت و به زندان این شهرستان <a href="https://www.hra-news.org/2022/hranews/a-33782/">منتقل میشود</a>. آرمان انصاریفر نیز یک روز پس از دستگیری پدرش، به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات بهبهان منتقل میشود. پس از انتشار این خبر، آرش صادقی، زندانی سیاسی سابق، در توئیتی <a href="https://twitter.com/Arash_sadeghii/status/1495870433261981698?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1495870433261981698%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.radiofarda.com%2Fa%2F31715874.html">نوشت</a> که فرزانه انصاریفر که برای پیگیری وضعیت پدر و برادر خود به دفتر دادستانی بهبهان مراجعه کرده بود، «در دفتر دادستانی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و تهدید به بازداشت شده است».</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به نوشته آرش صادقی «ضرب و شتم خانم فرزانه انصاریفر بهگونهای صورت گرفته که باعث کبودی بدن و آسیبدیدگی شانه ایشان شده است».</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">روز چهارشنبه ۲۵ اسفندماه ۱۴۰۰، فرزانه انصاریفر از آزادی پدر و برادر خود پس از نزدیک به یک ماه بازداشت <a href="https://twitter.com/AbanTribunal/status/1504068468890648576?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1504068468890648576%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.radiofarda.com%2Fa%2Farman-amin-ansarifar-released-on-bail%2F31756404.html">خبر داد</a>.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">پیشتر یک منبع مطلع از وضعیت خانواده فرزاد انصاریفر به صدای آمریکا <a href="https://ir.voanews.com/a/farzane-ansarifar-human-rights-iran/6431094.html">گفته بود</a> که «به سراغ هر کسی که با آنها رفتوآمد داشته رفتهاند و او را [برای بازجویی و تهدید] بردهاند.» او گفته بود که «دو عموی فرزاد انصاریفر هم پیش از این بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفته بودند». </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">خانواده بختیاری؛ زنده نگه داشتن دادخواهی به قیمت حبس </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">پویا بختیاری، جوان ۲۷ ساله اهل کرج روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در فاز ۴ مهرشهر کرج و در جریان اعتراضات مردمی به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد. به گفتهٔ پدر پویا بختیاری، پسرش به همراه مادر و خواهر خود در دومین روز از اعتراضات مردمی به افزایش ناگهانی قیمت بنزین، به صف راهپیمایی معترضان پیوسته بودند. تیر اسلحه نیروهای امنیتی بر جمجمه پویا بختیاری اصابت میکند و او پیش از رسیدن به بیمارستان جان میبازد. روایتی تلخ از سرکوب وحشیانه اعتراضات مردمی به دست نیروهای قهری حاکمیت. پرچم دادخواهی خانواده پویا خیلی زود برافراشته شد و پدر و مادر او به فاصله کوتاهی از فاجعه کشته شدن فرزندشان به تکاپوی دادخواهی افتادند و به تبع آن، فشارهای امنیتی و قضایی نیز بر آنها بیشتر شد. ناهید شیرپیشه و منوچهر بختیاری، از مسیر گفتگوهای مکرر با رسانهها و نامهنگاری با نهادها و سازمانهای بینالمللی، سعی در رساندن صدای دادخواهی خود داشتند. ۱۳ آذرماه سال ۱۳۹۸ یعنی کمتر از یک ماه پس از قتل پویا بختیاری، ناهید شیرپیشه مادر پویا در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران <a href="https://persian.iranhumanrights.org/1398/09/pooya-bakhtiari-mother-intvw/">گفته بود</a> که خانواده او شکایتشان را به دادگاهها و دستگاه قضایی ایران و مجامع بینالمللی اعلام خواهند کرد و خواستار معرفی و مجازات قاتل و قاتلان فرزندشان هستند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> یک ماه پس از کشته شدن پویا بختیاری، پدر و مادر او <a href="https://persian.iranhumanrights.org/1398/10/pouya-bakhtiari-family-members-detained/">اعلام کردند</a> که با نزدیک شدن چهلمین روز درگذشت پسرشان از سوی وزارت اطلاعات ایران احضار شدهاند و به آنها گفته شده در صورت مخالفت با برگزاری مراسم در مکان مورد تایید وزارت اطلاعات، اجازه برگزاری مراسم چهلم پویا را نخواهند داشت. با این وجود پدر و مادر پویا بختیاری با انتشار فراخوانی از مردم خواستند تا روز ۵ دیماه در مراسم چهلمین روز کشتهشدن فرزندشان شرکت کنند. دو روز پیش از این تاریخ، گزارشهایی از یورش مقامات امنیتی به منزل خانواده بختیاری و بازداشت شمار زیادی از اعضای خانواده<a href="https://persian.iranhumanrights.org/1398/10/pouya-bakhtiari-family-members-detained/"> منتشر شد</a>. یکی از بستگان خانواده بختیاری گفته بود که در جریان یورش نیروهای امنیتی، دستکم ۱۰ نفر از اعضای خانواده پویا بختیاری <a href="https://persian.iranhumanrights.org/1398/10/pouya-bakhtiari-family-members-detained/">بازداشت شدهاند</a>. پدر و مادر، خواهر و شوهرخواهر، دو عمو و پسرعموی ۱۱ ساله پویا بختیاری در منزل آقای بختیاری بازداشت شدهاند و پس از آن نیروهای امنیتی به خانه یکی از داییهای پویا بختیاری میروند و او را نیز بازداشت میکنند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">در آن زمان سازمان عفو بینالملل نیز در توئیتی خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط ناهید شیرپیشه و منوچهر بختیاری، والدین پویا بختیاری شده بود. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">منوچهر بختیاری خردادماه سال ۹۹ <a href="https://persian.iranhumanrights.org/1399/04/bakhtiari-family-letter-to-un/">نامهای</a> سه صفحهای خطاب به برخی مقامات حقوق بشری سازمان ملل از جمله میشل باچله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، از آنها درخواست کرد که «به افشای حقیقت، رساندن صدای قربانیان و فشار برای پاسخگویی حاکمیت در برابر تخلفات کمک کنند». او در این نامه به جزئیات سرکوب وحشیانه و خونین مردم و شرح آنچه بر فرزند او و خانوادهاش در این ایام گذشته پرداخت. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">چندی پس از آن بود که برخی تصاویر و ویدیوهایی در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد منوچهر بختیاری، پدر پویا و برادرش در مراسم بزرگداشت قاسم سلیمانی، مراسم فرمانده سابق سپاه قدس ایران شرکت کردهاند. اوایل تیرماه سال ۱۳۹۹ بود که منوچهر بختیاری با انتشار ویدیویی در شبکههای اجتماعی اعلام کرد که او و برادرش به «اجبار» در مراسم بزرگداشت قاسم سلیمانی، مراسم فرمانده سابق سپاه قدس ایران شرکت کردهاند. آقای بختیاری گفته بود که شرکت وی در این مراسم مربوط به زمانی بوده که وی و خانوادهاش در «بند مزدوران» بودهاند. منوچهر بختیاری تاکید کرده بود که با «تهدید و ارعاب خانواده»، او را به شرکت در این مراسم مجبور کردهاند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">نیروهای امنیتی در ۲۳ تیر ماه سال ۱۳۹۹ منوچهر بختیاری را در جریان سفرش به جزیره کیش ربودند و <a href="https://ir.voanews.com/a/persiannewsiran_iran-human-rights-manochehr-bakhtyari-pouya-bakhthiari/6112976.html">بازداشت کردند</a>. پس از بازداشت منوچهر بختیاری، اعضای خانواده و بستگان او از جمله برادرش مهرداد بختیاری، در تاریخ چهارم شهریور ماه با در دست داشتن پلاکاردی با مضمون «دادخواهی جرم نیست، منوچهر بختیاری را آزاد کنید»، مقابل وزارت کشور <a href="https://ir.voanews.com/a/civil-rights_iran-human-rights-prisner/6097250.html">تجمع کردند</a>، اما نیروهای امنیتی علاوه بر ضرب و شتم آنها از جمله بیبیزهرا بختیاری، مادربزرگ ۸۰ ساله پویا بختیاری، اعضای این خانواده را برای ساعاتی بازداشت کردند. پس از آن، در آستانه سالگرد اعتراضات آبانماه، مهرداد بختیاری، عموی پویا بختیاری نیز به دست نیروهای امنیتی <a href="https://www.hra-news.org/2020/hranews/a-27949/">بازداشت شد</a>. بیبی زهرا بختیاری، مادر بزرگ پویا بختیاری دوازدهم آبان ماه سال ۹۹ در ویدیویی گفت: «در حالی که چهار ماه از بازداشت منوچهر بختیاری [پدر پویا] گذشته، فرزند دیگرم مهرداد بختیاری نیز روز گذشته وقتی برای خرید نان از منزل خارج شده بود، از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ربوده شده است.»</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">منوچهر بختیاری روز ۱۵ آذر ۱۳۹۹ پس از تحمل حدود پنج ماه بازداشت، با قرار وثیقه آزاد شد و مهرداد بختیاری نیز روز پنجشنبه ۲۷ آذرماه، بعد از ۴۷ روز بازداشت، <a href="https://www.hra-news.org/2020/hranews/a-27949/">آزاد شد.</a> منوچهر بختیاری گفته بود که برادرش (مهرداد) به پنج سال حبس تعلیقی و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">منوچهر بختیاری چند ماه بعد و در تاریخ ۱۸ فروردین سال ۱۴۰۰ و در جریان حضور و تجمع در مزار سردار اسعد بختیاری، یکی از مشروطه خواهان ایرانی در اصفهان، به همراه خانواده برخی از کشته شدگان اعتراضات مردمی و تعدادی از فعالان مدنی، <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-29560/">بازداشت</a> و مدتی بعد <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-29574/">آزاد شد</a>. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">کمتر از یک ماه بعد، یعنی در تاریخ ۹ اردیبهشتماه سال ۱۴۰۰ نیروهای امنیتی با یورش به منزل شخصی منوچهر بختیاری همراه با ضرب و شتم، وی را بازداشت کردند و برای مدتی به مکانی نامعلوم <a href="https://ir.voanews.com/a/persiannewsiran_iran-human-rights-manochehr-bakhtyari-pouya-bakhthiari/6112976.html">منتقل کردند</a> و نهایتا دادگاه انقلاب، منوچهر بختیاری را به ۳ سال و ۶ ماه حبس، ۲ سال و ۶ ماه تبعید و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-30964/">محکوم</a> کرد و او را از بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی به ندامتگاه مرکزی کرج منتقل کردند. چندی بعد از بازداشت آقای بختیاری، یک فایل صوتی از او <a href="https://ir.voanews.com/a/civil-rights_manouchehr-bakhtiari-iran-judge/6127294.html">منتشر شد</a> که در آن تأکید میکرد که در جریان رسیدگی به پرونده خود، از داشتن وکیل بیبهره بوده و از زمان برگزاری جلسات نیز اطلاعی نداشته است. شهریور ماه سال ۱۴۰۰، ناهید شیرپیشه، مادر پویا بختیاری، از یورش چهار مامور امنیتی به منزل او <a href="https://twitter.com/Memol82639562/status/1437493039174402050">خبر داد</a>. ناهید شیرپیشه گفته بود که چهار مامور امنیتی روز دوشنبه ۲۲ شهریورماه با هجوم به منزل او و فحاشی، خانه را تفتیش و موبایل شخصی او را ضبط کرده و با خود بردند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">دیماه سال ۱۴۰۰ گزارشهایی از اعتصاب غذای منوچهر بختیاری در زندان و انتقال او به سلول انفرادی <a href="https://www.bbc.com/persian/iran-60012403">منتشر شد.</a> اعتصاب غذایی که در اعتراض به بیعدالتی در روند رسیدگی به پرونده صورت گرفته بود. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">حاکمیت علیه دادخواهی؛ حبس عدالت و محو حقیقت </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">بازخوانی مقابله حاکمیت با خانوادههای دادخواه نشاندهنده ساختاری خشن اما معین برای برخورد و سرکوب دادخواهیست که صورتهای گوناگونی از خشونت را عیان میکند. میتوان به روشنی دریافت که تمام اقدامات خشن و سرکوبگرانه حاکمیت با خانوادههای قربانیان بر چند محور اساسی میچرخد؛ حذف و محو حقیقت، سرکوب و تبعیض و تحریف واقعیت و پروندهسازی برای اعضای خانواده و در نهایت تحقیر دادخواهان از طریق ضرب و شتم و فحاشی و یورش به حریم خصوصی. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">ممانعت از برگزاری مراسم خاکسپاری و برپا کردن مراسم بزرگداشت چهلم و یا سالگرد قربانیان، بهترین نمونه برای توضیح و شرح نگاه معطوف به حذف و محو حقیقت است که در چهل سال گذشته و در مقابله با جنبش دادخواهی از سوی حاکمیت، بر خانوادههای دادخواه اعمال شده است. تخریب گورستان خاوران و سختگیریهای مدام و پیوسته بر مادران خاوران جهت برگزاری مراسم سوگواری، قدیمیترین نمونه از این سیاست غیرانسانی و ضد حقوق بشری است. سیاستی که در سوی دیگرش معطوف به تحریف واقعیت هم هست. موضوعی که البته با شگردهای جدید دستگاههای امنیتی مانند اجبار خانواده بختیاری برای حضور در مراسم قاسم سلیمانی نیز پی گرفته شده و میشود. همچنین میتوان گوشههایی از این شگرد را در پرونده خانواده افکاری هم دید. تلاش نیروهای امنیتی و بازجویان برای گرفتن اعتراف اجباری از برادران افکاری علیه یکدیگر و یا ساخت مستندهای تلویزیونی متعدد درباره پرونده برادران افکاری، شکل دیگری از تحریف واقعیت به دست نیروی سرکوبگر حاکمیت است. روشی که در پیوند با پروندهسازی علیه اعضای خانواده قربانیان هم هست. در سالهای اخیر به کرات دیدهایم که ماموران امنیتی و انتظامی رفتارهایی به غایت غیرانسانی و خشن با بسیاری از خانوادههای دادخواه داشتهاند. ضرب و شتم گوهر عشقی مادر سالخورده ستار بهشتی که در اثر شکنجه ماموران انتظامی کشته شد، و یا یورش وحشیانه ماموران به خانه شهناز اکملی مادر مصطفی کریمبیگی از جانباختگان سرکوب اعتراضات سال ۸۸، از جمله آخرین نمونههای برخورد توهینآمیز و خشن با خانوادههای دادخواهیست که علیه این ظلم پیوسته ایستادهاند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">هرچند فشارهای امنیتی و قضایی مدام بر خانوادههای دادخواه بیشتر میشود، اما به نظر میرسد که صدای دادخواهی این خانوادهها هر روز محکمتر از قبل شنیده میشود و حلقه اتحاد این صدا پیوستهتر میشود و هویت دادخواهی این خانوادهها در پیوند با یکدیگر ساخته میشود و قوام مییابد.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">در روزهای ابتدایی شروع قرن پانزدهم خورشیدی مصداقهای روشن پیوستگی خانوادههای دادخواه دیده شد که نشانههایی از قوام پیدا کردن هرچه بیشتر راه دادخواهی است. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">نوروز ۱۴۰۱ در حالی آغاز شد که تعدادی از مادران دادخواه در تهران و برخی دیگر از شهرها به خیابان آمدند و به مردم گل هدیه دادند تا یاد عزیزان از دست رفتهشان را با مردم کوچه و خیابان پاس دارند. مادر پژمان قلی پور، از کشته شدگان آبان ۹۸ مادر نوید افکاری ، مادر سارو قهرمانی که فرزندش در دی ۹۶ کشته شد و پدر و مادر امیرحسین زارع زاده یکی دیگر از کشته شدگان آبان ۹۸ و برادر ناصر رضایی که او نیز در کشتار خونین آبان ۹۸ کشته شد. در شهر سنندج هم مادر رامین حسین پناهی که فرزندش در سال ۱۳۹۷ اعدام شد، در میان شرکتگنندگان در مراسم نوروز به یاد فرزندش گل به مردم هدیه پخش کرد. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">کمپین حقوق بشر ایران</span></p></div><div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">اعمال ظلم و بیعدالتی علیه خانوادههای قربانیان سرکوبهای حکومتی، یکی از اصلیترین صورتهای مواجهه حاکمیت با مفهوم «دادخواهی» و به تعبیری، روشنترین نمونه از «بیعدالتی» روا شده بر کسانی است که تنها خواستهشان رسیدن به «حقیقت» و «عدالت» است. در سالهای گذشته شاهد، اعمال صورتهای مختلفی از ظلم بر خانواده قربانیان و آسیبدیدگان سرکوبهای حکومتی بودهایم؛ از بازداشت و محاکمه ناعادلانه و حبس گرفته تا تهدیدهای امنیتی و ضرب و شتم اعضای خانواده قربانیان. شدت گرفتن این رفتارها از سوی حاکمیت علیه خانوادههای بیدفاع و دادخواه باعث شده است که صدای دادخواهی این خانوادهها امروز بیش از هر زمان دیگری به عنوان صدایی متحد علیه تبعیض شنیده شود. بازخوانی روایت هر یک از برخوردهای حاکمیت با خانواده قربانیان سرکوب، مصداقهای روشنی از نگاه حاکمیت به مساله دادخواهی را برجسته میکند و از سوی دیگر بیانگر از پا ننشستن دادخواهان و فراگیر شدن مفهوم دادخواهی در جامعه ایرانی است. در روزهایی که تمامی خانوادههای ایرانی سعی در کنار هم بودن و فراغت از تلخی و سختی زندگی دارند، بسیاری از خانوادههای دادخواه، اندوه دوری عزیزان از دست رفته و یا در حبس خود را به امید سرانجام روشن دادخواهی تحمل میکنند. در آخرین سالهای قرن خورشیدی گذشته و پس از فراگیر شدن اعتراضات مردمی و به تبع آن سرکوبهای وحشیانه حاکمیت، نمونههای بیشتری از اعمال ظلم و بیعدالتی علیه خانواده قربانیان، روایت و ثبت و ضبط شد. بازخوانی برخی از این نمونهها نشان میدهد که برخورد نظاممند حاکمیت با خانواده قربانیان چگونه برخلاف تصور حکومت باعث شده است تا امروز روایت دادخواهی و حقیقتطلبی گسترش چشمگیری در میان خانوادههای قربانیان نابرابری و تبعیض پیدا کند. امروز بسیاری از خانوادهها که گلوله و طناب اعدام حکومت، جان عزیزان آنها را گرفته، بدل به تجسم دادخواهی شدهاند. گزارش پیش رو نگاهیست به روایت برخورد حاکمیت با سه خانواده که عزیزان خود را در جریان سرکوب و ظلم حکومت از دست دادهاند؛ <img src="images/banners/Justice-seeking-mothers.jpg" border="0" alt="" width="563" height="310" align="left" />خانواده نوید افکاری، خانواده پویا بختیاری و خانواده فرزاد انصاریفر. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">خانواده افکاری؛ از طناب دار تا سلول انفرادی </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">اواسط اسفندماه سال ۱۴۰۰، حبیب افکاری پس از نزدیک به سه سال حبس و گذراندن بیش از ۵۵۰ روز در زندان انفرادی<a href="https://twitter.com/Irankargar_site/status/1500121350937194501?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1500121350937194501%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.bbc.com%2Fpersian%2Firan-60630942"> آزاد شد</a>. حبیب به همراه دو برادر خود یعنی وحید و نوید افکاری، در جریان اعتراضات مرداد ۱۳۹۷ در شیراز بازداشت شده بود. نوید افکاری در شهریور سال ۱۳۹۹ پس از طی یک روند کاملا ناعادلانه و غیرشفاف و پرابهام قضایی، اعدام شد و برادر دیگر خانواده یعنی وحید افکاری هنوز در زندان انفرادی است. به فاصله بسیار کمی از آزادی حبیب افکاری، وی به همراه برادر خود سعید در یک جلسه گفتگوی مجازی در توئیتر حاضر شد. آنچه در گفتگوی پس از آزادی حبیب بسیار مشهود و روشن بود، روایت مبارزه طلبانه و مطالبهگر و حقیقتجو و علیه تبعیض و ظلمی بود که گویا تجربه تلخ اعدام برادر و حبس و شکنجه و فشارهای بیشمار بر خانواده، بر عمق و جدیت آن افزوده بود. روایتی که نه تنها نزد خود خانواده افکاری بلکه در نظر افکار عمومی نیز بیشتر از قبل اعتبار و جایگاه پیدا کرده است. با نگاهی بر آنچه به خانواده افکاری تحمیل شده متوجه میشویم که نه تنها برادران افکاری (وحید و حبیب و نوید) با خشنترین شکل برخورد حاکمیت روبرو شدهاند، بلکه دیگر اعضای این خانواده نیز از گزند فشارهای امنیتی در امان نبودند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">۲۷ آذرماه ۱۳۹۹، یعنی چند ماه پس از اعدام نوید افکاری، پدر و برادر نوید افکاری وقتی در محل مزار عضو خانوادهشان در روستای سنگر حضور یافته بودند تا سنگ قبر نوید را آماده کنند، بازداشت شدند. ماموران امنیتی اعضای این خانوادهی داغدیده را ساعتها بازجویی کردند و دستور دادند که از گذاردن سنگ قبر بر مزار نوید افکاری صرفنظر کنند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">در تاریخ ۲۲ خرداد سال ۱۴۰۰، هنگامی که سعید افکاری به همراه تعدادی از اعضای خانواده و اقوام در اعتراض به نگهداری حبیب و وحید در سلول انفرادی، روبروی زندان عادل آباد شیراز <a href="https://www.bbc.com/persian/iran-57454348">حاضر شده بودند</a>، ماموران با حمله به افراد خانواده افکاری (پدر، مادر، خواهر و خالههای نوید افکاری) آنها را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">۲۱ شهریور ماه سال ۱۴۰۰ و در آستانه سالگرد اعدام نوید افکاری، ماموران امنیتی، برادر و خواهر نوید یعنی سعید و الهام افکاری را در حالی که در راه رفتن برای ملاقات با برادران زندانی خود بودند، پس از ضرب و شتم <a href="https://twitter.com/1500tasvir/status/1436950404940681223?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1436950404940681223%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.radiofarda.com%2Fa%2F31456125.html">بازداشت کردند.</a> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">هفتم آبان ماه سال ۱۴۰۰ و همزمان با روز بزرگداشت کوروش، پدر و مادر برادران افکاری به دست شماری از نیروهای امنیتی <a href="https://twitter.com/afkari_saeed/status/1453991433417994246?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1453991433417994246%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fir.voanews.com%2Fa%2Firan-navid-afkari-parents-arrest%2F6290666.html">بازداشت</a> و ساعاتی بعد آزاد شدند. گزارش شده بود که نیروهای امنیتی هنگام بازداشت، اقدام به ضبط عکسهای نوید افکاری، کیک و ماشین پدر نوید افکاری کردند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">با اینکه این موارد گوشههایی از برخورد حاکمیت و دستگاه امنیتی با خانواده افکاری را نشان میدهد، اما شاید تلخترین شکلهای شکنجه و اعمال ظلم بر برادران محبوس افکاری یعنی وحید و حبیب رخ داد؛ از اعمال شکنجههای روحی و جسمی شدید گرفته تا روند غیرقانونی و ناعادلانه دادرسی پرونده این دو برادر زندانی. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">پرونده برادران افکاری از همان ابتدا با مساله شکنجه و اعمال فشارهای شدید روحی بر این برادران پیوند خورد؛ روایت نوید افکاری که در صداهای ضبط شده او در زندان و همچنین گوشههایی از جلسه دادگاه وی و گفتههای خانواده افکاری منعکس شده است، تردیدی باقی نمیگذارد که شکنجههای روحی و جسمی این برادران با شکل و شیوههای مختلف استمرار پیدا کرده است. در همان روزهای اول دستگیری برادران افکاری، بهیه نامجو مادر برادران افکاری، <a href="https://twitter.com/bbcpersian/status/1300022161890045952?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1300022161890045952%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.bbc.com%2Fpersian%2Firan-53964437">گفت</a> که «پسرانش شکنجه شدهاند تا علیه همدیگر شهادت بدهند و یک پسرش (وحید) در زندان دو بار خودکشی کرده است». اصلیترین فشار بر روی وحید این بوده است که علیه برادرش نوید بنویسد. یعنی خشنترین شکل از اعمال شکنجه روحی برای اعضای یک خانواده که در هر دو در بند هستند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">خانواده انصاری فر؛ حدیث بیپایان دادخواهی </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">فرزاد انصاریفر جوان ۲۸ ساله اهل شهر بهبهان روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در اثر شلیک ماموران نظامی جان باخت. فرزاد در روزی که خیابانهای بهبهان هم مانند بسیاری از شهرهای دیگر ایران شاهد اعتراضات مردم به گران شدن ناگهانی قیمت بنزین بود، از خانه بیرون زده بود تا «هم سروگوشی آب بدهد و هم دو برادر کوچکترش را برگرداند خانه.» او نگران برادرهایش بوده است تا در آن شرایط اتفاقی برایشان نیفتد. بنا به <a href="https://iranwire.com/fa/features/34480">روایت </a>برخی شاهدان، فرزاد انصاریفر در زمان شلیک گلوله به همراه چند نفر دیگر در کوچهای کاملاً دور از محل درگیریها بوده است. فرزاد انصاریفر به همراه سه نفر دیگر از پشت سر هدف اصابت گلوله قرارگرفتهاند. فرزاد در ۱۰۰ متری منزل پدریاش مورد هدف قرار گرفت. پیکر وی توسط نیروهای امنیتی ابتدا به اهواز منتقل شد و ۲ روز بعد مجدداً به بهبهان برگردانده و تحویل خانواده شد و ظهر روز ۲۸ آبان ۱۳۹۸ در بهبهان به خاک سپرده شد. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">روند دادخواهی خانواده فرزاد انصاریفر خیلی زود از سوی خانواده او شروع شد و دستگاه امنیتی و قضایی نیز به شدت با این دادخواهی از سر ستیز برآمد. فرزانه انصاریفر، خواهر فرزاد، اولین عضو این خانواده بود که با برخورد قضایی روبرو شد. فرزانه انصاریفر در شب پنجشنبه ۲۶ تیرماه سال ۱۳۹۹ در جریان تجمع اعتراضی در میدان بانک ملی بهبهان <a href="https://www.hra-news.org/2020/hranews/a-25706/">بازداشت</a> و به زندان سپیدار اهواز منتقل شد. فرزانه انصاریفر نهایتا در تاریخ ۳ مرداد ۹۹ با تودیع قرار از زندان <a href="https://www.hra-news.org/2020/hranews/a-25823/">آزاد شد</a>. تجمعی که فرزانه انصاریفر در آن شرکت کرده بود در اعتراض به «وضعیت نابسامان اقتصادی کشور» و«صدور حکم اعدام در پاسخ به اعتراضات مردمی سال۹۸» صورت گرفته بود که البته در جریان آن شمار زیادی از شهروندان معترض در جریان این تجمع و تعدادی پس از پایان اعتراضات در منازل خود بازداشت شدند. فرزانه انصاریفر در زمان بازداشت، به اتهاماتی همچون «توهین به رهبری»، «تبلیغ علیه نظام» «تحریک عمومی مردم» و «مصاحبه با رسانه های خارجی» متهم شده بود. با وجود فشارهای متعدد امنیتی و قضایی، فرزانه انصاریفر همچنان پیگیر دادخواهی برادر خود بود. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">از سوی دیگر، دستگاه قضایی نیز مکررا و به بهانههای مختلف برای فرزانه انصاریفر احضاریه صادر میکرد و او را به دادگاه فرا میخواند. در یکی از این احضاریهها خانم انصاریفر با شکایت فرمانده سابق یگان ویژه بهبهان با اتهاماتی چون «سرقت بالابر» به دادگاه انقلاب احضار شد. روز چهارم آذرماه ۱۴۰۰ بود که فرزانه انصاریفر تصویری از این احضاریه را <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32624/">منتشر کرد</a> که در آن از او خواسته شده بود که یک ماه بعد برای رسیدگی به اتهامات خود به دادگاه کیفری بهبهان مراجعه کند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">از جمله اتهامات مطرح شده در این احضاریه «ضرب و جرح عمدی»، «انتشار تصاویر تحریکآمیز»، «عضویت در گروهکهای منافقین»، «توهین به رهبری»، «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق شعارنویسی و شرکت در اعتراضات سال ۹۸» و «سرقت بالابر و سنگپرانی علیه مامورین انتظامی و امنیتی» بوده است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">این پرونده در پی شکایت رحمان بدری، فرمانده سابق یگان ویژه بهبهان که هماکنون بازنشسته شده و همچنین دادستان بهبهان، علیه فرزانه انصاریفر تشکیل شده بود. روز دوشنبه ۱۵ آذرماه ۱۴۰۰، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۲۵ تن از بازداشتشدگان اعتراضات تیرماه سال ۱۳۹۹ در بهبهان در شعبه ۱ دادگاه انقلاب ماهشهر <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32749/">برگزار شد</a>. نام فرزانه انصاریفر در میان متهمان دیده میشد. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">بعدتر و در تاریخ ۴ دی ماه ۱۴۰۰، جلسه دادگاهی در شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری ۲ شهرستان بهبهان به ریاست قاضی رسول رسولی نژاد، علیه فرزانه انصاریفر<a href="https://www.hra-news.org/2022/hranews/a-33751/"> برگزار شد.</a> در نهایت، جلسه دادگاه رسیدگی به برخی دیگر از اتهامات فرزانه انصاریفر در تاریخ ۱۳ بهمن ماه سال ۱۴۰۰ در شعبه ۱ دادگاه انقلاب بندرماهشهر برگزار شد که طی آن، او به ۴ سال و ۶ ماه حبس تعزیری<a href="https://www.kampain.info/archive/62718.htm"> محکوم شد.</a> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">بهمنماه سال ۱۴۰۰ یک منبع مطلع از وضعیت خانواده انصاریفر <a href="https://ir.voanews.com/a/farzane-ansarifar-human-rights-iran/6431094.html">گفته بود</a> که همزمان با برگزاری دور دوم دادگاه مردمی آبان ۹۸ در لندن، مقامات قضایی ضمن تحت فشار قرار دادن خانواده انصاریفر، برای فرزانه انصاریفر سه پرونده جداگانه تشکیل دادهاند. پروندههایی که گرچه موارد اتهامی در آنها متفاوت است، اما شکی نیست که دلیل اصلی پیوستگی فرزانه انصاریفر در دادخواهی است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">فرزانه انصاریفر تنها فرد خانواده نبود که مسیر دادخواهی و البته تحمل فشارهای امنیتی و قضایی را برای رسیدن به حقیقت و عدالت برگزید. امین انصاریفر از جانبازان جنگ ایران و عراق چندی پیش و در جریان برگزاری دور نخست دادگاه مردمی آبان در لندن به عنوان یکی از شاهدان به صورت آنلاین حاضر شده بود و درباره کشته شدن پسرش و فشارهای امنیتی بر خانواده خود شهادت داده بود.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> در واقع همین موضوع موجبات تشدید فشارهای امنیتی و قضایی بر پدر فرزاد انصاریفر را باعث شد. بهمنماه ۱۴۰۰ همزمان با تشدید فشارهای قضایی بر فرزانه انصاریفر، احضاریههای دادگاه برای امین انصاریفر و همچنین آرمان انصاریفر (برادر فرزاد) از طرف دادگاه ارسال میشود که بر اساس آن پدر و برادر فرزاد انصاریفر باید ظرف مدت پنج روز در دادگاه (انقلاب) بهبهان حاضر میشدند. در این احضاریه «تبلیغ به نفع گروهها یا سازمانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی» به عنوان اتهام امین انصاریفر اعلام شده بود.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">امین انصاریفر، ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ و در پی مراجعه به دادسرای عمومی و انقلاب بهبهان بازداشت و به زندان این شهرستان <a href="https://www.hra-news.org/2022/hranews/a-33782/">منتقل میشود</a>. آرمان انصاریفر نیز یک روز پس از دستگیری پدرش، به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات بهبهان منتقل میشود. پس از انتشار این خبر، آرش صادقی، زندانی سیاسی سابق، در توئیتی <a href="https://twitter.com/Arash_sadeghii/status/1495870433261981698?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1495870433261981698%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.radiofarda.com%2Fa%2F31715874.html">نوشت</a> که فرزانه انصاریفر که برای پیگیری وضعیت پدر و برادر خود به دفتر دادستانی بهبهان مراجعه کرده بود، «در دفتر دادستانی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و تهدید به بازداشت شده است».</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به نوشته آرش صادقی «ضرب و شتم خانم فرزانه انصاریفر بهگونهای صورت گرفته که باعث کبودی بدن و آسیبدیدگی شانه ایشان شده است».</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">روز چهارشنبه ۲۵ اسفندماه ۱۴۰۰، فرزانه انصاریفر از آزادی پدر و برادر خود پس از نزدیک به یک ماه بازداشت <a href="https://twitter.com/AbanTribunal/status/1504068468890648576?ref_src=twsrc%5Etfw%7Ctwcamp%5Etweetembed%7Ctwterm%5E1504068468890648576%7Ctwgr%5E%7Ctwcon%5Es1_&ref_url=https%3A%2F%2Fwww.radiofarda.com%2Fa%2Farman-amin-ansarifar-released-on-bail%2F31756404.html">خبر داد</a>.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">پیشتر یک منبع مطلع از وضعیت خانواده فرزاد انصاریفر به صدای آمریکا <a href="https://ir.voanews.com/a/farzane-ansarifar-human-rights-iran/6431094.html">گفته بود</a> که «به سراغ هر کسی که با آنها رفتوآمد داشته رفتهاند و او را [برای بازجویی و تهدید] بردهاند.» او گفته بود که «دو عموی فرزاد انصاریفر هم پیش از این بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفته بودند». </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">خانواده بختیاری؛ زنده نگه داشتن دادخواهی به قیمت حبس </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">پویا بختیاری، جوان ۲۷ ساله اهل کرج روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در فاز ۴ مهرشهر کرج و در جریان اعتراضات مردمی به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد. به گفتهٔ پدر پویا بختیاری، پسرش به همراه مادر و خواهر خود در دومین روز از اعتراضات مردمی به افزایش ناگهانی قیمت بنزین، به صف راهپیمایی معترضان پیوسته بودند. تیر اسلحه نیروهای امنیتی بر جمجمه پویا بختیاری اصابت میکند و او پیش از رسیدن به بیمارستان جان میبازد. روایتی تلخ از سرکوب وحشیانه اعتراضات مردمی به دست نیروهای قهری حاکمیت. پرچم دادخواهی خانواده پویا خیلی زود برافراشته شد و پدر و مادر او به فاصله کوتاهی از فاجعه کشته شدن فرزندشان به تکاپوی دادخواهی افتادند و به تبع آن، فشارهای امنیتی و قضایی نیز بر آنها بیشتر شد. ناهید شیرپیشه و منوچهر بختیاری، از مسیر گفتگوهای مکرر با رسانهها و نامهنگاری با نهادها و سازمانهای بینالمللی، سعی در رساندن صدای دادخواهی خود داشتند. ۱۳ آذرماه سال ۱۳۹۸ یعنی کمتر از یک ماه پس از قتل پویا بختیاری، ناهید شیرپیشه مادر پویا در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران <a href="https://persian.iranhumanrights.org/1398/09/pooya-bakhtiari-mother-intvw/">گفته بود</a> که خانواده او شکایتشان را به دادگاهها و دستگاه قضایی ایران و مجامع بینالمللی اعلام خواهند کرد و خواستار معرفی و مجازات قاتل و قاتلان فرزندشان هستند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> یک ماه پس از کشته شدن پویا بختیاری، پدر و مادر او <a href="https://persian.iranhumanrights.org/1398/10/pouya-bakhtiari-family-members-detained/">اعلام کردند</a> که با نزدیک شدن چهلمین روز درگذشت پسرشان از سوی وزارت اطلاعات ایران احضار شدهاند و به آنها گفته شده در صورت مخالفت با برگزاری مراسم در مکان مورد تایید وزارت اطلاعات، اجازه برگزاری مراسم چهلم پویا را نخواهند داشت. با این وجود پدر و مادر پویا بختیاری با انتشار فراخوانی از مردم خواستند تا روز ۵ دیماه در مراسم چهلمین روز کشتهشدن فرزندشان شرکت کنند. دو روز پیش از این تاریخ، گزارشهایی از یورش مقامات امنیتی به منزل خانواده بختیاری و بازداشت شمار زیادی از اعضای خانواده<a href="https://persian.iranhumanrights.org/1398/10/pouya-bakhtiari-family-members-detained/"> منتشر شد</a>. یکی از بستگان خانواده بختیاری گفته بود که در جریان یورش نیروهای امنیتی، دستکم ۱۰ نفر از اعضای خانواده پویا بختیاری <a href="https://persian.iranhumanrights.org/1398/10/pouya-bakhtiari-family-members-detained/">بازداشت شدهاند</a>. پدر و مادر، خواهر و شوهرخواهر، دو عمو و پسرعموی ۱۱ ساله پویا بختیاری در منزل آقای بختیاری بازداشت شدهاند و پس از آن نیروهای امنیتی به خانه یکی از داییهای پویا بختیاری میروند و او را نیز بازداشت میکنند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">در آن زمان سازمان عفو بینالملل نیز در توئیتی خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط ناهید شیرپیشه و منوچهر بختیاری، والدین پویا بختیاری شده بود. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">منوچهر بختیاری خردادماه سال ۹۹ <a href="https://persian.iranhumanrights.org/1399/04/bakhtiari-family-letter-to-un/">نامهای</a> سه صفحهای خطاب به برخی مقامات حقوق بشری سازمان ملل از جمله میشل باچله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، از آنها درخواست کرد که «به افشای حقیقت، رساندن صدای قربانیان و فشار برای پاسخگویی حاکمیت در برابر تخلفات کمک کنند». او در این نامه به جزئیات سرکوب وحشیانه و خونین مردم و شرح آنچه بر فرزند او و خانوادهاش در این ایام گذشته پرداخت. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">چندی پس از آن بود که برخی تصاویر و ویدیوهایی در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد منوچهر بختیاری، پدر پویا و برادرش در مراسم بزرگداشت قاسم سلیمانی، مراسم فرمانده سابق سپاه قدس ایران شرکت کردهاند. اوایل تیرماه سال ۱۳۹۹ بود که منوچهر بختیاری با انتشار ویدیویی در شبکههای اجتماعی اعلام کرد که او و برادرش به «اجبار» در مراسم بزرگداشت قاسم سلیمانی، مراسم فرمانده سابق سپاه قدس ایران شرکت کردهاند. آقای بختیاری گفته بود که شرکت وی در این مراسم مربوط به زمانی بوده که وی و خانوادهاش در «بند مزدوران» بودهاند. منوچهر بختیاری تاکید کرده بود که با «تهدید و ارعاب خانواده»، او را به شرکت در این مراسم مجبور کردهاند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">نیروهای امنیتی در ۲۳ تیر ماه سال ۱۳۹۹ منوچهر بختیاری را در جریان سفرش به جزیره کیش ربودند و <a href="https://ir.voanews.com/a/persiannewsiran_iran-human-rights-manochehr-bakhtyari-pouya-bakhthiari/6112976.html">بازداشت کردند</a>. پس از بازداشت منوچهر بختیاری، اعضای خانواده و بستگان او از جمله برادرش مهرداد بختیاری، در تاریخ چهارم شهریور ماه با در دست داشتن پلاکاردی با مضمون «دادخواهی جرم نیست، منوچهر بختیاری را آزاد کنید»، مقابل وزارت کشور <a href="https://ir.voanews.com/a/civil-rights_iran-human-rights-prisner/6097250.html">تجمع کردند</a>، اما نیروهای امنیتی علاوه بر ضرب و شتم آنها از جمله بیبیزهرا بختیاری، مادربزرگ ۸۰ ساله پویا بختیاری، اعضای این خانواده را برای ساعاتی بازداشت کردند. پس از آن، در آستانه سالگرد اعتراضات آبانماه، مهرداد بختیاری، عموی پویا بختیاری نیز به دست نیروهای امنیتی <a href="https://www.hra-news.org/2020/hranews/a-27949/">بازداشت شد</a>. بیبی زهرا بختیاری، مادر بزرگ پویا بختیاری دوازدهم آبان ماه سال ۹۹ در ویدیویی گفت: «در حالی که چهار ماه از بازداشت منوچهر بختیاری [پدر پویا] گذشته، فرزند دیگرم مهرداد بختیاری نیز روز گذشته وقتی برای خرید نان از منزل خارج شده بود، از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ربوده شده است.»</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">منوچهر بختیاری روز ۱۵ آذر ۱۳۹۹ پس از تحمل حدود پنج ماه بازداشت، با قرار وثیقه آزاد شد و مهرداد بختیاری نیز روز پنجشنبه ۲۷ آذرماه، بعد از ۴۷ روز بازداشت، <a href="https://www.hra-news.org/2020/hranews/a-27949/">آزاد شد.</a> منوچهر بختیاری گفته بود که برادرش (مهرداد) به پنج سال حبس تعلیقی و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">منوچهر بختیاری چند ماه بعد و در تاریخ ۱۸ فروردین سال ۱۴۰۰ و در جریان حضور و تجمع در مزار سردار اسعد بختیاری، یکی از مشروطه خواهان ایرانی در اصفهان، به همراه خانواده برخی از کشته شدگان اعتراضات مردمی و تعدادی از فعالان مدنی، <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-29560/">بازداشت</a> و مدتی بعد <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-29574/">آزاد شد</a>. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">کمتر از یک ماه بعد، یعنی در تاریخ ۹ اردیبهشتماه سال ۱۴۰۰ نیروهای امنیتی با یورش به منزل شخصی منوچهر بختیاری همراه با ضرب و شتم، وی را بازداشت کردند و برای مدتی به مکانی نامعلوم <a href="https://ir.voanews.com/a/persiannewsiran_iran-human-rights-manochehr-bakhtyari-pouya-bakhthiari/6112976.html">منتقل کردند</a> و نهایتا دادگاه انقلاب، منوچهر بختیاری را به ۳ سال و ۶ ماه حبس، ۲ سال و ۶ ماه تبعید و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-30964/">محکوم</a> کرد و او را از بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی به ندامتگاه مرکزی کرج منتقل کردند. چندی بعد از بازداشت آقای بختیاری، یک فایل صوتی از او <a href="https://ir.voanews.com/a/civil-rights_manouchehr-bakhtiari-iran-judge/6127294.html">منتشر شد</a> که در آن تأکید میکرد که در جریان رسیدگی به پرونده خود، از داشتن وکیل بیبهره بوده و از زمان برگزاری جلسات نیز اطلاعی نداشته است. شهریور ماه سال ۱۴۰۰، ناهید شیرپیشه، مادر پویا بختیاری، از یورش چهار مامور امنیتی به منزل او <a href="https://twitter.com/Memol82639562/status/1437493039174402050">خبر داد</a>. ناهید شیرپیشه گفته بود که چهار مامور امنیتی روز دوشنبه ۲۲ شهریورماه با هجوم به منزل او و فحاشی، خانه را تفتیش و موبایل شخصی او را ضبط کرده و با خود بردند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">دیماه سال ۱۴۰۰ گزارشهایی از اعتصاب غذای منوچهر بختیاری در زندان و انتقال او به سلول انفرادی <a href="https://www.bbc.com/persian/iran-60012403">منتشر شد.</a> اعتصاب غذایی که در اعتراض به بیعدالتی در روند رسیدگی به پرونده صورت گرفته بود. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;"> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">حاکمیت علیه دادخواهی؛ حبس عدالت و محو حقیقت </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">بازخوانی مقابله حاکمیت با خانوادههای دادخواه نشاندهنده ساختاری خشن اما معین برای برخورد و سرکوب دادخواهیست که صورتهای گوناگونی از خشونت را عیان میکند. میتوان به روشنی دریافت که تمام اقدامات خشن و سرکوبگرانه حاکمیت با خانوادههای قربانیان بر چند محور اساسی میچرخد؛ حذف و محو حقیقت، سرکوب و تبعیض و تحریف واقعیت و پروندهسازی برای اعضای خانواده و در نهایت تحقیر دادخواهان از طریق ضرب و شتم و فحاشی و یورش به حریم خصوصی. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">ممانعت از برگزاری مراسم خاکسپاری و برپا کردن مراسم بزرگداشت چهلم و یا سالگرد قربانیان، بهترین نمونه برای توضیح و شرح نگاه معطوف به حذف و محو حقیقت است که در چهل سال گذشته و در مقابله با جنبش دادخواهی از سوی حاکمیت، بر خانوادههای دادخواه اعمال شده است. تخریب گورستان خاوران و سختگیریهای مدام و پیوسته بر مادران خاوران جهت برگزاری مراسم سوگواری، قدیمیترین نمونه از این سیاست غیرانسانی و ضد حقوق بشری است. سیاستی که در سوی دیگرش معطوف به تحریف واقعیت هم هست. موضوعی که البته با شگردهای جدید دستگاههای امنیتی مانند اجبار خانواده بختیاری برای حضور در مراسم قاسم سلیمانی نیز پی گرفته شده و میشود. همچنین میتوان گوشههایی از این شگرد را در پرونده خانواده افکاری هم دید. تلاش نیروهای امنیتی و بازجویان برای گرفتن اعتراف اجباری از برادران افکاری علیه یکدیگر و یا ساخت مستندهای تلویزیونی متعدد درباره پرونده برادران افکاری، شکل دیگری از تحریف واقعیت به دست نیروی سرکوبگر حاکمیت است. روشی که در پیوند با پروندهسازی علیه اعضای خانواده قربانیان هم هست. در سالهای اخیر به کرات دیدهایم که ماموران امنیتی و انتظامی رفتارهایی به غایت غیرانسانی و خشن با بسیاری از خانوادههای دادخواه داشتهاند. ضرب و شتم گوهر عشقی مادر سالخورده ستار بهشتی که در اثر شکنجه ماموران انتظامی کشته شد، و یا یورش وحشیانه ماموران به خانه شهناز اکملی مادر مصطفی کریمبیگی از جانباختگان سرکوب اعتراضات سال ۸۸، از جمله آخرین نمونههای برخورد توهینآمیز و خشن با خانوادههای دادخواهیست که علیه این ظلم پیوسته ایستادهاند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">هرچند فشارهای امنیتی و قضایی مدام بر خانوادههای دادخواه بیشتر میشود، اما به نظر میرسد که صدای دادخواهی این خانوادهها هر روز محکمتر از قبل شنیده میشود و حلقه اتحاد این صدا پیوستهتر میشود و هویت دادخواهی این خانوادهها در پیوند با یکدیگر ساخته میشود و قوام مییابد.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">در روزهای ابتدایی شروع قرن پانزدهم خورشیدی مصداقهای روشن پیوستگی خانوادههای دادخواه دیده شد که نشانههایی از قوام پیدا کردن هرچه بیشتر راه دادخواهی است. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">نوروز ۱۴۰۱ در حالی آغاز شد که تعدادی از مادران دادخواه در تهران و برخی دیگر از شهرها به خیابان آمدند و به مردم گل هدیه دادند تا یاد عزیزان از دست رفتهشان را با مردم کوچه و خیابان پاس دارند. مادر پژمان قلی پور، از کشته شدگان آبان ۹۸ مادر نوید افکاری ، مادر سارو قهرمانی که فرزندش در دی ۹۶ کشته شد و پدر و مادر امیرحسین زارع زاده یکی دیگر از کشته شدگان آبان ۹۸ و برادر ناصر رضایی که او نیز در کشتار خونین آبان ۹۸ کشته شد. در شهر سنندج هم مادر رامین حسین پناهی که فرزندش در سال ۱۳۹۷ اعدام شد، در میان شرکتگنندگان در مراسم نوروز به یاد فرزندش گل به مردم هدیه پخش کرد. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">کمپین حقوق بشر ایران</span></p></div>سپیده فرهان: در بازجویی شرایطی مانند بازجویی همسر سعید امامی را تجربه کردم2022-03-27T11:26:37+00:002022-03-27T11:26:37+00:00https://ayahra.org/fa/چند-رسانه-ای/فیلم/81-اخبار/4270-سپیده-فرهان-در-بازجویی-شرایطی-مانند-بازجویی-همسر-سعید-امامی-را-تجربه-کردمSuper Useradmin@ayahra.org<div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان به دلیل شرکت در اعتراضهای سراسری دی ماه ۹۶ به زندان محکوم شد و دو سال در زندانهای اوین و قرچک حبس کشید. او در گفتوگو با زمانه از تجربیات دوره بازجویی، زندان، دادگاه، تحمل سلول انفرادی و شکنجههای روحی <img src="images/banners/photo_2018-01-08_21-23-42.jpg.885x520_q85_box-017640393_crop_detail_upscale.jpg" border="0" alt="" width="420" height="247" align="left" />گفته است.</span></p>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">زندانیان سیاسی در ایران از جمله زندانیانی هستند که نقض حقوق آنها تنها به واسطه مخالفت با جمهوری اسلامی، به صورت گسترده صورت میگیرد. سیستم قضایی نیز عمدتا اتهامهایی که به زندانیان سیاسی-عقیدتی نسبت میدهد شامل جرمهای امنیتی است و از همین رو آنها را در زمزه زندانیان امنیتی دستهبندی کرده و ادعا میکند در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">این رویکرد از همان اولین روزهای انقلاب سال ۵۷ به صورتی بسیار خشن، سرکوبگر و اغلب توأم با قهر نسبت به مخالفان و منتقدان سیاسی روا داشته شده و با شدت هرچه تمامتر تاکنون ادامه پیدا کرده است. انواع مختلف شکنجه نیز بخشی از فرایندی است که همواره به عنوان ابزار سرکوب، توابسازی، گرفتن اعترافات اجباری و دیگر مقاصد در پروسه بازداشت، بازجویی و همچنین مدت زمان حبس زندانیان سیاسی به صورت سیستماتیک جریان دارد.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">روایت آنچه در طی مراحل مختلف از لحظه بازداشت گرفته تا بازجویی، دادگاه و مدت زمان تحمل حبس بر زندانیان سیاسی در ایران میگذرد، شامل مجموعهای از نقض قوانین، نقض حقوق فرد بازداشت شده، شکنجه، تحقیر و تحمل شرایط دشوار است. این شرایط به قدری بر روی زندانیان سیاسی و خانوادههای آنها تأثیر میگذارد که تا سالها آثار منفی و مخرب آن بر جای میماند و سخن گفتن درباره آنچه در این فرآیند بر آنها گذشته، برایشان دشوار و در مواردی غیرقابل بازگویی است.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">زندانیان زیادی اما با این شرایط مقابله میکنند و شکستن سکوت را راهی برای تداوم مبارزه در مقابل ظلم جاری میبینند.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit">
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان (فرحآبادی)، زندانی سیاسی سابق، فعال مدنی و یکی از معترضانی بود که به دلیل شرکت در اعتراضهای سراسری دی ماه ۱۳۹۶ بازداشت و حکم زندان دریافت کرد. او که تیر ماه ۱۴۰۰ با مرخصی متصل به آزادی از زندان آزاد شد، در گفتوگو با زمانه از تجربیاتش در دو زندان اوین و قرچک ورامین گفته است.</span></p>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<h3 class="h3"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">اعتراضهای دی ۹۶، بازداشت و زندان</span></h3>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit">
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">دی ماه ۹۶ یکی از ماههای پر التهاب در سراسر ایران بود و جرقه یکی از بیسابقهترین اعتراضهای خیابانی در تاریخ حیات جمهوری اسلامی زده شد. این اعتراضها که در بیش از ۱۰۰ شهر کوچک و بزرگ از هفت تا ۳۰ دی ماه شکل گرفت، عمدتا در اعتراض به شرایط نابهسامان اقتصادی، فساد سیستماتیک دولتی، استبداد دینی و سیاسی بود که به سرعت شکل ضدحکومتی به خود گرفت.</span></p>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان به زمانه میگوید او و دوستانش از روز ۹ دی در این اعتراضها مقابل دانشگاه تهران شرکت کردند و همان روز دیدند که مقابل دانشگاه تهران، مأموران نیروی انتظامی به مردم معترض یورش بردند و آنها را هدف ضرب و جرح قرار دادند.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">خود او نیز در جریان همین واقعه در مقابل دانشگاه تهران به شدت از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit">
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">در تاریخ ۱۲ دی او مجددا به اعتراضهای خیابانی میپیوندد که همراه چند نفر از دوستانش بازداشت میشود. پس از بازداشت، آنها را به بازداشتگاه «دفتر پیگری» وزارت اطلاعات منتقل میکنند. او به زمانه میگوید آنچه در بازجویی دفتر پیگیری تجربه کرده، شبیه به بازجویی همسر سعید امامی بوده است:«روز ۱۲ دی ابتدا ما را به دفتر پیگیری منتقل کردند. ساعت نزدیک دو نیمه شب بود که من و یکی دیگر از دوستانم منتظر بودیم تا مأمور زن بیاید و ما را به زندان اوین ببرد. در دفتر پیگیری مردی حدود ۶۰ ساله از ما بازجویی کرد و شرایطی که من آنجا تجربه کردم با بند ۲۰۹ اوین بسیار متفاوت بود. فضایی که در بازجویی دفتر پیگیری تجربه کردم شبیه فضایی بود که زن سعید امامی بازجویی شد. هنگام بازجویی تلفنم زنگ خورد و بازجو تلفن را جواب داد، صدایش را آرام کرد و به دوستم که پشت خط بود گفت سپیده الان دستش بند است، میگویم که با تو تماس بگیرد. دوستم میدانست که من در تجمع بودم و پشت خط داد میزد که سپیده کجاست؟ مادرش نگران است. تو اصلا کی هستی؟ سپیده را دزدیدی و و… ولی بازجو دوباره با صدایی آرام به دوستم گفت دستش بند است، میگویم که با تو تماس بگیرد. ادبیات این بازجو در صحبت با من، به شدت ادبیات زنآزاری بود و تجربه شش-هفت ساعتی که آنجا بودم فکر میکنم برابری داشت با ۴۰ روزی که در وزارت اطلاعات بودم.»</span></p>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«دفتر پیگیری» یکی از ساختمانهای معروف وزارت اطلاعات در چهار راه ولیعصر تهران است. بازجویان و نیروهای امنیتی هرگاه که قصد تهدید فعالان سیاسی و مدنی -بدون بازداشت آنها- را دارند، از این ساختمان استفاده میکنند. دفتر پیگیری متشکل از یک سالن و چند اتاق بازجویی است.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان درباره حرفهای جنسیتزده بازجویی چنین میگوید:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«من به قدری از طرز صحبت کردن این بازجو عصبی شدم که چشمبند را برداشتم. عکس پسزمینه موبایلم فکر کنم تکهای از شعر براهنی بود و از آنجا شروع کرد به صحبت کردن و میگفت تو میدانستی براهنی چهکار کرده؟ قرآن را پاره میکرده و به اندام جنسی زنش میمالیده .... یا یادم است گفتم میخواهم با شما صحبت کنم. خانمی پشت سر من نشسته بود و بازجو گفت در حضور حاج خانم صحبت کنید. من هم گفتم منظورم این نیست که حاج خانم برود. گفتم فقط میخواهم حرف بزنم. اما بازجو گفت نه، تو چشمبند را بالا زدهای که ببینی من خوبم یا نه! حالا من خوب بودم؟ از من خوشت آمد؟ ...»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">پس از بازجویی در دفتر پیگیری، سپیده فرهان و یکی از دوستانش را همراه پلیس زن با دستبند و چشمبند به زندان اوین منتقل میکنند. سپیده فرهان چون در جریان شرکت در اعتراضها مورد ضرب و شتم واقع شده بود، آثار کبودی بر روی بدنش داشته است:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«در اوین بازرسی بدنی انجام شد و فهمیدند که من ضرب و شتم شدهام و کبودیهای روی بدنم را که دیدند پرسیدند مربوط به بازداشت الان است؟ گفتم نه. به همین دلیل من را به بهداری بردند و گفتند باید توضیح بدهی که قبل از بازداشت ضرب و شتم شدی و آثار کبودی روی بدنت مانده است. آنجا به من خیلی فشار آوردند ولی من گفتم که این ضرب و شتم توسط نیروی انتظامی صورت گرفته و سه روز پیش اتفاق افتاده است.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">پس از اخذ تعهد بابت آثار کبودی و انگشتنگاری، او را به سلول انفرادی منتقل میکنند و به مدت یک هفته از امکان تماس با خانواده و اطلاع دادن وضعیتش محروم میشود. او اما فردای همان روزی که بازداشت میشود، یعنی ۱۳ دی ماه، در بازپرسی شعبه هفت با ریاست فردی به نام «شاهمحمدی» تفهیم اتهام میشود.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit">
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان در طول دوران بازداشت دو بار به سلول انفرادی منتقل میشود:</span></p>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«بعد از یک هفته نگهداری در سلول انفرادی من را به سوئیت بردند که دو نفر بودیم. فکر کنم شش-هفت روز هم در سوئیت بودم تا اینکه یک روز با بازجویم دعوایم شد و من را به مدت ۱۴ روز دوباره به سلول انفرادی منتقل کردند.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان در گفتوگو با زمانه از جلسات بازجویی و نحوه برخورد بازجوهایش میگوید. او میگوید که آنها سعی داشتهاند با روشهای مختلف او را تحت فشار قرار دهند تا به آنچه مدنظرشان بوده، اقرار کند.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به گفته سپیده فرهان، بازجوها سعی داشتهاند او را شکنجه فیزیکی کنند اما چون از همان لحظه بازداشت درباره او اطلاعرسانی شده بوده، از این کار امتناع میکردهاند؛ گرچه بارها او را هدف شکنجه روحی قرار میدهند:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«من فکر میکنم در جلسات بازجوییام بازجو این امکان را داشت تا من را مورد شکنجه فیزیکی قرار دهد اما چون از لحظه بازداشتم درباره من اطلاعرسانی صورت گرفت، فکر میکنم همین تنها عامل بازدارنده بازجو شد. چون بازجو بارها سعی میکرد من را از شکنجه فیزیکی بترساند. یادم است وقتی سوال میپرسید و نمیخواستم جواب بدهم یا جوابی را که او دوست داشت نمیدادم، برگههای بازجویی را لوله میکرد و به سرم ضربه میزد. یادم هست حتی بارها در حالی که من چشمبند داشتم صندلی را عقب عقب میکشید و از من میخواست روی صندلی بنشینم، بعد من مینشستم با لگد به صندلی میزد که به ته اتاق بازجویی پرت میشد و مدام هم میگفت ما اینجا شکنجه فیزیکی نمیکنیم .... من هم گفتم این که شکنجه روانی است و چرا با این روش تحقیرآمیز به من میگویی عقب عقب بیا؟»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان میگوید وقتی با او که خبر بازداشتش رسانهای شده بود چنین برخوردی داشتهاند، به طور قطع بازداشتشدگانی که در بیخبری به سر میبردهاند و میبرند و کسی از شرایط آنها اطلاعی نداشته و ندارد، مورد شکنجه فیزیکی قرار میدهند.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به گفته سپیده فرهان، ادبیات بازجوی او در زندان اوین هم هیچ تفاوتی با بازجوی دفتر پیگیری نداشته و همچنان از ادبیات زنستیز و جنسیتزده استفاده میکرده.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">او روایت میکند که در دوران بازجویی برای ارائه اطلاعات درباره دوستانش بارها توسط بازجو تحت فشار قرار گرفته است:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«تا زمانی که نزدیک به یک ماه و نیم از بازداشتم گذشته بود آنها سعی میکردند هر اسمی از من میپرسند درباره او اطلاعات ارائه بدهم. من میگفتم این روابط شخصی است و شما حق ندارید در این باره سوال کنید. بعد از جلسه سوم یا چهارم بازجو نسبت به این موضوع حساس شد و شروع کرد به آزار و اذیت کلامی … انواع و اقسام الفاظ را به کار میبرد، مثلا میگفت تو با دوستانت معلوم نبوده چه کار میکردی .... باید تو را به قرچک بفرستیم. وزارت اطلاعات اصلا نباید تو را دستگیر میکرد. تو با چند نفر آدم رابطه داشتی و .… او مدام این جملات را تکرار میکرد.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان در دوران بازدشت مجموعا ۲۱ روز را در سلول انفرادی گذرانده و دورانی که در سلول انفرادی به سر برده، تنها هفتهای یک بار میتوانسته از امکان هواخوری برخوردار باشد. اما او علاوه بر تحمل شرایط سخت سلول انفرادی و بازجوییهای دشوار، به خوراندن قرصهای غیرمعمول به زندانیان توسط بهداری زندان هم اشاره میکند. قبلا زندانیان دیگری هم مانند نرگس محمدی از تجویز قرص و داروهای مخدر به زندانیان سیاسی سخن گفته بودند.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان در این باره به زمانه چنین میگوید:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«در دوران بازداشت، زمانی که برای دومین بار به سلول انفرادی منتقل شدم، به من قرص دادند. یک بار نمایندههای مجلس به دلیل ماجرای سینا قنبری که کشته شد به زندان آمدند و با من دیدار کردند. ابتدا قرار بود به همه سلولها سر بزنند ولی من را بیرون بردند و با من صحبت کردند که بعد یک گزارش سراسر دروغ را از این دیدار منتشر کردند و ادعا کردند از اعتراضهای دی ۹۶ هیچ زنی در بازداشت نیست و فقط یک زن بازداشت شده که علت بازداشت او ربطی به اعتراضات ندارد. این در حالی بود که به غیر از من در تمام سلولها -از طریق صداهایی که میآمد- فهمیدم که همه زن هستند. من یک روز در سوئیت بودم که این گزارش در روزنامه را دیدم و کنترلم را از دست دادم. من را به بهداری بردند و من تقاضا کردم که با رئیس بازداشتگاه ملاقات کنم. گفتم یک نفر اینجا کشته شده و من چنین گزارش دروغی را خواندهام. بعد آنها در واکنش آمدند روزنامههای سلول را جمع کردند. من به قدری عصبی شده بودم که آنها قصد داشتند به من آمپول بزنند. گفتم اجازه نمیدهم به من آمپول تزریق کنید. شما در این بازداشتگاه آدم کشتید و نمیخواهم از شما دارو بگیرم. گفتند پس چه میخواهی؟ گفتم یک نخ سیگار به من بدهید .… شخصی که در بهداری بود گفت خب الان برایت یک قرص مینویسم و در ۱۰ روز، هر روز ۹ قرص به من میدادند. بعدا وقتی تحقیق کردم متوجه شدم قرص ترک اعتیاد بوده و مخصوص کسانی است که اعتیاد شدید به مورفین دارند.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان میگوید در طول ۱۰ روزی که به او این قرصها را میدادند حال بسیار بدی داشته و به وسواس شدید مبتلا شده بوده:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«وسواس گرفته بودم. مدام لباسهایم را از تنم در میآوردم و میشستم. یا مدام لباسهایم را میشستم یا مدام خواب بودم. وقتی آنها را مصرف میکردم دیگر هیچ کنترلی روی حرف زدن و رفتارم نداشتم و به قدری افت فشار داشتم که وقتی میخواستم از جایم بلند شوم دوباره به زمین میافتادم. زمانی که قرصها را قطع کردند چند روز آخر بازداشت دیگر نمیتوانستم بخوابم. به همین دلیل به بهداری رفتم و پرسیدم چه قرصهایی به من میدادید چون از وقتی قطع شده من دیگر نمیتوانم بخوابم. شخصی دیگری در بهداری بود، پرونده من را نگاه کرد و وقتی دید چه قرصهایی به من دادهاند از چهرهاش مشخص بود که وحشت کرده .… شخصی که مسئول دادن قرصها بود را کناری کشید و گفت چرا این قرص را تجویز کردی؟ بعد طرف برگشت به من گفت قرصی که به تو دادهایم برای آبریزش بینی بوده نه آرامبخش .…»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان نهایتا بعد از سپری کردن دوران بازداشت در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ با قرار وثیقه به صورت موقت از زندان آزاد شد. دادگاه او در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی احمدزاده برگزار شد و او به اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» و «اخلال در نظم عمومی» به شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر هم عینا تایید شد.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">زمان برگزاری دادگاه سپیده فرهان مصادف بود با بخشنامه جدید قوه قضاییه مبنی بر ارائه لیست وکلای مورد اعتماد این قوه و از این رو، او امکان دسترسی آزادانه به وکیل انتخابی را پیدا نکرد:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«احمدزاده، قاضی پرونده من اجازه نمیداد هیچ وکیلی پرونده را قبول کند. دو سه روز به جلسه دادرسی مانده بود که من به دادگاه مراجعه کردم و گفتم شما اجازه ندادید من وکیل بگیرم، حداقل بگذارید خودم پرونده را بخوانم. حتی گفتم در بازداشت به من قرص خوراندهاند. شما چگونه میخواهید بر اساس این اظهارات قضاوت کنید؟ قاضی گفت فردا و پسفردا که تعطیل است، بگو وکلایت تا نیم ساعت دیگر بیایند و پرونده را مطالعه کنند. من هم گفتم شما صلاحیت رسیدگی به پرونده را ندارید و من در دادگاه شرکت نمیکنم. من روز دادگاه در جلسه حاضر نشدم، چند بار با من تماس گرفتند اما پاسخ ندادم و چند روز بعد وقتی برای ابلاغ حکم مراجعه کردم، قاضی احمدزاده گفت مجازات اشد برایت صادر کردهام.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">از مجموع شش سال زندان، حکم مجازات اشد یعنی پنج سال حبس بابت اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» برای سپیده فرهان قابلیت اجرایی داشته اما بعدا به او گفته شده است یک اشتباه تایپی در برگه صدور حکم رخ داده و حکم پنج سال زندان او بابت اتهام اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی به دو سال کاهش پیدا کرده و از اتهام «اخلال در نظم عمومی» نیز تبرئه شده است.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان دی ماه ۱۳۹۸ برای تحمل محکومیت دو سال حبس خود به زندان اوین منتقل شد. در برههای که او در زندان اوین بود، تعداد زیادی از زندانیان زن در بند سیاسی به بهانههای مختلف و با اعمال فشار نیروهای امنیتی به زندانهای دیگر تبعید شدند. او شرایط بند زنان زندانی سیاسی در اوین را اینگونه توصیف میکند:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«در اوین همیشه مقاومتی از سوی زندانیان سیاسی بند زنان شکل میگرفت که نسبت به آنچه من در قرچک تجربه کردم متفاوت بود. حتی تبعیدهایی که آن دوره در بند زنان اوین شکل گرفت به دلیل همین حلقه مقاومت تشکیل شده در داخل زندان بود. زمانی که زندان قصد اعمال فشار داشت، میدانست که زندانیان بند در برابر یک سری حقوقشان ایستادگی میکنند و به همین دلیل تصمیم گرفتند زندانیان را پراکنده کنند و هر کسی را به یک زندان دیگر تبعید کردند. مثلا آن زمان بند زنان شورا داشت و توسط شورا وکیل بند انتخاب میکرد ولی آنها سعی میکردند خودشان وکیل بند تعیین کنند.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به گفته سپیده فرهان تعداد زیادی از تبعید زندانیان زن به دیگر زندانها، از جمله تبعید خود او به زندان قرچک ورامین با فریب دادن زندانیان توسط زندانبانها و مأموران امنیتی صورت گرفته است:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«مثلا به یکی میگفتند برو اجرای احکام اما یکباره سر از قرچک در میآورد. به یکی دیگر میگفتند باید به بیمارستان اعزام شوی یا به سمانه نوروزی گفتند باید بروی با مسئولان پروندهات صحبت کنی که در نهایت به زندان رودسر تبعید شد. به منیره عربشاهی و یاسمن آریانی گفته شد با وکیل ملاقات دارید ولی به زندان کچویی منتقلشان کردند. بعد از تبعید این پنج زندانی، بند واکنش نشان داد و درخواست کردیم امین وزیری، دادیار ناظر بر زندان بیاید و توضیح بدهد و قول بدهد اگر قصد تبعید دارند از قبل اعلام کنند تا زندانیان دستکم داروها و وسایلشان را با خود ببرند و با بقیه خداحافظی کنند. به آنها گفتیم شما زندانیان را میدزدید. سر این موضوع درگیریهایی پیش آمد که بعد از آن من به وزارت اطلاعات احضار شدم ولی گفتم نمیآیم. چند روز بعد مأمور آمد و نامه کتبی آورد که باید به مدت سه ساعت برای بازجویی به اطلاعات میرفتم. باز هم گفتم نمیآیم ولی یکی از مأمورها گفت به قرچک منتقل میشوی اگر نیایی. من زیاد جدی نگرفتم اما در نهایت سه چهار روز بعد نامه انتقالم به قرچک آمد.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">دورانی که سپیده فرهان در زندان به سر میبرد، همزمان بود با شیوع ویروس کرونا و زندانیان سیاسی بند زنان، ۱۵ تیر ماه ۱۳۹۹ نامهای منتشر کردند که نسبت به شرایط زندان، عدم دسترسی به خدمات درمانی، نایابی و گرانفروشی کالاهای فروشگاه، کیفیت بد غذا و غیره در بند اعتراض کردند. سپیده فرهان در همان روزی که این نامه توسط زندانیان سیاسی زن در بند زنان زندان اوین منتشر شد، به زندان قرچک ورامین تبعید شد.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">او شرایط آن روزها را اینگونه توصیف میکند:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«دو هفته اول پس از شیوع کرونا به زندانیان نه ماسک میدادند و نه مایع ضدعفونیکننده. زندانیان برای تمیز کردن سطوح وایتکس را با آب قاطی میکردند، چون سطوحی که در زندان مشترکا مورد استفاده قرار میگیرد بسیار زیاد است. قرنطینه بسیار کوچک و نامناسبی هم در نظر گرفته بودند که اصلا شرایط خوبی نداشت. فقط خود زندانیان نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی حساسیت داشتند. مثلا خود زندانبانها که بالا میآمدند ماسک نمیزدند و ما به آنها میگفتیم شما به بیرون رفت و آمد دارید و احتمال انتقال ویروس به داخل بند زیاد است ولی توجهی نمیکردند ....»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">در سالهای گذشته شیوهها و روشهای متفاوتی برای اعمال فشار بر زندانیان سیاسی علیالخصوص زندانیان سیاسی زن توسط نهادهای امنیتی به اجرا گذاشته شده است. یکی از این روشها که در حال تبدیل شدن به روندی مرسوم و برخلاف قوانین ناظر بر زندان و زندانی است، جابهجایی ناگهانی، بدون دلیل موجه و بدون اطلاع قبلی زندانیان به زندانهای دیگر یا سلولهای انفرادی است. اقدامی که نه تنها زندانیان سیاسی را در شرایطی به مراتب نامناسبتر و دشوارتر قرار میدهد، بلکه به عنوان اهرم فشار مضاعف علیه آنها و خانوادههایشان با اهداف مختلف به کار گرفته میشود.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit">
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان در گفتوگو با زمانه از تبعیدش به زندان قرچک ورامین و وخامت شرایط زندان و زندانیانی که در آنجا نگهداری میشوند هم میگوید که این صحبتها در گزارش دیگری در روزهای آینده منتشر خواهد شد.</span></p>
<p style="text-align: right;"> </p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">هرانا</span></p>
</div>
</div>
</div>
</div>
</div></div><div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان به دلیل شرکت در اعتراضهای سراسری دی ماه ۹۶ به زندان محکوم شد و دو سال در زندانهای اوین و قرچک حبس کشید. او در گفتوگو با زمانه از تجربیات دوره بازجویی، زندان، دادگاه، تحمل سلول انفرادی و شکنجههای روحی <img src="images/banners/photo_2018-01-08_21-23-42.jpg.885x520_q85_box-017640393_crop_detail_upscale.jpg" border="0" alt="" width="420" height="247" align="left" />گفته است.</span></p>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">زندانیان سیاسی در ایران از جمله زندانیانی هستند که نقض حقوق آنها تنها به واسطه مخالفت با جمهوری اسلامی، به صورت گسترده صورت میگیرد. سیستم قضایی نیز عمدتا اتهامهایی که به زندانیان سیاسی-عقیدتی نسبت میدهد شامل جرمهای امنیتی است و از همین رو آنها را در زمزه زندانیان امنیتی دستهبندی کرده و ادعا میکند در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">این رویکرد از همان اولین روزهای انقلاب سال ۵۷ به صورتی بسیار خشن، سرکوبگر و اغلب توأم با قهر نسبت به مخالفان و منتقدان سیاسی روا داشته شده و با شدت هرچه تمامتر تاکنون ادامه پیدا کرده است. انواع مختلف شکنجه نیز بخشی از فرایندی است که همواره به عنوان ابزار سرکوب، توابسازی، گرفتن اعترافات اجباری و دیگر مقاصد در پروسه بازداشت، بازجویی و همچنین مدت زمان حبس زندانیان سیاسی به صورت سیستماتیک جریان دارد.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">روایت آنچه در طی مراحل مختلف از لحظه بازداشت گرفته تا بازجویی، دادگاه و مدت زمان تحمل حبس بر زندانیان سیاسی در ایران میگذرد، شامل مجموعهای از نقض قوانین، نقض حقوق فرد بازداشت شده، شکنجه، تحقیر و تحمل شرایط دشوار است. این شرایط به قدری بر روی زندانیان سیاسی و خانوادههای آنها تأثیر میگذارد که تا سالها آثار منفی و مخرب آن بر جای میماند و سخن گفتن درباره آنچه در این فرآیند بر آنها گذشته، برایشان دشوار و در مواردی غیرقابل بازگویی است.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">زندانیان زیادی اما با این شرایط مقابله میکنند و شکستن سکوت را راهی برای تداوم مبارزه در مقابل ظلم جاری میبینند.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit">
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان (فرحآبادی)، زندانی سیاسی سابق، فعال مدنی و یکی از معترضانی بود که به دلیل شرکت در اعتراضهای سراسری دی ماه ۱۳۹۶ بازداشت و حکم زندان دریافت کرد. او که تیر ماه ۱۴۰۰ با مرخصی متصل به آزادی از زندان آزاد شد، در گفتوگو با زمانه از تجربیاتش در دو زندان اوین و قرچک ورامین گفته است.</span></p>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<h3 class="h3"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">اعتراضهای دی ۹۶، بازداشت و زندان</span></h3>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit">
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">دی ماه ۹۶ یکی از ماههای پر التهاب در سراسر ایران بود و جرقه یکی از بیسابقهترین اعتراضهای خیابانی در تاریخ حیات جمهوری اسلامی زده شد. این اعتراضها که در بیش از ۱۰۰ شهر کوچک و بزرگ از هفت تا ۳۰ دی ماه شکل گرفت، عمدتا در اعتراض به شرایط نابهسامان اقتصادی، فساد سیستماتیک دولتی، استبداد دینی و سیاسی بود که به سرعت شکل ضدحکومتی به خود گرفت.</span></p>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان به زمانه میگوید او و دوستانش از روز ۹ دی در این اعتراضها مقابل دانشگاه تهران شرکت کردند و همان روز دیدند که مقابل دانشگاه تهران، مأموران نیروی انتظامی به مردم معترض یورش بردند و آنها را هدف ضرب و جرح قرار دادند.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">خود او نیز در جریان همین واقعه در مقابل دانشگاه تهران به شدت از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit">
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">در تاریخ ۱۲ دی او مجددا به اعتراضهای خیابانی میپیوندد که همراه چند نفر از دوستانش بازداشت میشود. پس از بازداشت، آنها را به بازداشتگاه «دفتر پیگری» وزارت اطلاعات منتقل میکنند. او به زمانه میگوید آنچه در بازجویی دفتر پیگیری تجربه کرده، شبیه به بازجویی همسر سعید امامی بوده است:«روز ۱۲ دی ابتدا ما را به دفتر پیگیری منتقل کردند. ساعت نزدیک دو نیمه شب بود که من و یکی دیگر از دوستانم منتظر بودیم تا مأمور زن بیاید و ما را به زندان اوین ببرد. در دفتر پیگیری مردی حدود ۶۰ ساله از ما بازجویی کرد و شرایطی که من آنجا تجربه کردم با بند ۲۰۹ اوین بسیار متفاوت بود. فضایی که در بازجویی دفتر پیگیری تجربه کردم شبیه فضایی بود که زن سعید امامی بازجویی شد. هنگام بازجویی تلفنم زنگ خورد و بازجو تلفن را جواب داد، صدایش را آرام کرد و به دوستم که پشت خط بود گفت سپیده الان دستش بند است، میگویم که با تو تماس بگیرد. دوستم میدانست که من در تجمع بودم و پشت خط داد میزد که سپیده کجاست؟ مادرش نگران است. تو اصلا کی هستی؟ سپیده را دزدیدی و و… ولی بازجو دوباره با صدایی آرام به دوستم گفت دستش بند است، میگویم که با تو تماس بگیرد. ادبیات این بازجو در صحبت با من، به شدت ادبیات زنآزاری بود و تجربه شش-هفت ساعتی که آنجا بودم فکر میکنم برابری داشت با ۴۰ روزی که در وزارت اطلاعات بودم.»</span></p>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«دفتر پیگیری» یکی از ساختمانهای معروف وزارت اطلاعات در چهار راه ولیعصر تهران است. بازجویان و نیروهای امنیتی هرگاه که قصد تهدید فعالان سیاسی و مدنی -بدون بازداشت آنها- را دارند، از این ساختمان استفاده میکنند. دفتر پیگیری متشکل از یک سالن و چند اتاق بازجویی است.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان درباره حرفهای جنسیتزده بازجویی چنین میگوید:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«من به قدری از طرز صحبت کردن این بازجو عصبی شدم که چشمبند را برداشتم. عکس پسزمینه موبایلم فکر کنم تکهای از شعر براهنی بود و از آنجا شروع کرد به صحبت کردن و میگفت تو میدانستی براهنی چهکار کرده؟ قرآن را پاره میکرده و به اندام جنسی زنش میمالیده .... یا یادم است گفتم میخواهم با شما صحبت کنم. خانمی پشت سر من نشسته بود و بازجو گفت در حضور حاج خانم صحبت کنید. من هم گفتم منظورم این نیست که حاج خانم برود. گفتم فقط میخواهم حرف بزنم. اما بازجو گفت نه، تو چشمبند را بالا زدهای که ببینی من خوبم یا نه! حالا من خوب بودم؟ از من خوشت آمد؟ ...»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">پس از بازجویی در دفتر پیگیری، سپیده فرهان و یکی از دوستانش را همراه پلیس زن با دستبند و چشمبند به زندان اوین منتقل میکنند. سپیده فرهان چون در جریان شرکت در اعتراضها مورد ضرب و شتم واقع شده بود، آثار کبودی بر روی بدنش داشته است:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«در اوین بازرسی بدنی انجام شد و فهمیدند که من ضرب و شتم شدهام و کبودیهای روی بدنم را که دیدند پرسیدند مربوط به بازداشت الان است؟ گفتم نه. به همین دلیل من را به بهداری بردند و گفتند باید توضیح بدهی که قبل از بازداشت ضرب و شتم شدی و آثار کبودی روی بدنت مانده است. آنجا به من خیلی فشار آوردند ولی من گفتم که این ضرب و شتم توسط نیروی انتظامی صورت گرفته و سه روز پیش اتفاق افتاده است.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">پس از اخذ تعهد بابت آثار کبودی و انگشتنگاری، او را به سلول انفرادی منتقل میکنند و به مدت یک هفته از امکان تماس با خانواده و اطلاع دادن وضعیتش محروم میشود. او اما فردای همان روزی که بازداشت میشود، یعنی ۱۳ دی ماه، در بازپرسی شعبه هفت با ریاست فردی به نام «شاهمحمدی» تفهیم اتهام میشود.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit">
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان در طول دوران بازداشت دو بار به سلول انفرادی منتقل میشود:</span></p>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«بعد از یک هفته نگهداری در سلول انفرادی من را به سوئیت بردند که دو نفر بودیم. فکر کنم شش-هفت روز هم در سوئیت بودم تا اینکه یک روز با بازجویم دعوایم شد و من را به مدت ۱۴ روز دوباره به سلول انفرادی منتقل کردند.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان در گفتوگو با زمانه از جلسات بازجویی و نحوه برخورد بازجوهایش میگوید. او میگوید که آنها سعی داشتهاند با روشهای مختلف او را تحت فشار قرار دهند تا به آنچه مدنظرشان بوده، اقرار کند.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به گفته سپیده فرهان، بازجوها سعی داشتهاند او را شکنجه فیزیکی کنند اما چون از همان لحظه بازداشت درباره او اطلاعرسانی شده بوده، از این کار امتناع میکردهاند؛ گرچه بارها او را هدف شکنجه روحی قرار میدهند:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«من فکر میکنم در جلسات بازجوییام بازجو این امکان را داشت تا من را مورد شکنجه فیزیکی قرار دهد اما چون از لحظه بازداشتم درباره من اطلاعرسانی صورت گرفت، فکر میکنم همین تنها عامل بازدارنده بازجو شد. چون بازجو بارها سعی میکرد من را از شکنجه فیزیکی بترساند. یادم است وقتی سوال میپرسید و نمیخواستم جواب بدهم یا جوابی را که او دوست داشت نمیدادم، برگههای بازجویی را لوله میکرد و به سرم ضربه میزد. یادم هست حتی بارها در حالی که من چشمبند داشتم صندلی را عقب عقب میکشید و از من میخواست روی صندلی بنشینم، بعد من مینشستم با لگد به صندلی میزد که به ته اتاق بازجویی پرت میشد و مدام هم میگفت ما اینجا شکنجه فیزیکی نمیکنیم .... من هم گفتم این که شکنجه روانی است و چرا با این روش تحقیرآمیز به من میگویی عقب عقب بیا؟»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان میگوید وقتی با او که خبر بازداشتش رسانهای شده بود چنین برخوردی داشتهاند، به طور قطع بازداشتشدگانی که در بیخبری به سر میبردهاند و میبرند و کسی از شرایط آنها اطلاعی نداشته و ندارد، مورد شکنجه فیزیکی قرار میدهند.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به گفته سپیده فرهان، ادبیات بازجوی او در زندان اوین هم هیچ تفاوتی با بازجوی دفتر پیگیری نداشته و همچنان از ادبیات زنستیز و جنسیتزده استفاده میکرده.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">او روایت میکند که در دوران بازجویی برای ارائه اطلاعات درباره دوستانش بارها توسط بازجو تحت فشار قرار گرفته است:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«تا زمانی که نزدیک به یک ماه و نیم از بازداشتم گذشته بود آنها سعی میکردند هر اسمی از من میپرسند درباره او اطلاعات ارائه بدهم. من میگفتم این روابط شخصی است و شما حق ندارید در این باره سوال کنید. بعد از جلسه سوم یا چهارم بازجو نسبت به این موضوع حساس شد و شروع کرد به آزار و اذیت کلامی … انواع و اقسام الفاظ را به کار میبرد، مثلا میگفت تو با دوستانت معلوم نبوده چه کار میکردی .... باید تو را به قرچک بفرستیم. وزارت اطلاعات اصلا نباید تو را دستگیر میکرد. تو با چند نفر آدم رابطه داشتی و .… او مدام این جملات را تکرار میکرد.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان در دوران بازدشت مجموعا ۲۱ روز را در سلول انفرادی گذرانده و دورانی که در سلول انفرادی به سر برده، تنها هفتهای یک بار میتوانسته از امکان هواخوری برخوردار باشد. اما او علاوه بر تحمل شرایط سخت سلول انفرادی و بازجوییهای دشوار، به خوراندن قرصهای غیرمعمول به زندانیان توسط بهداری زندان هم اشاره میکند. قبلا زندانیان دیگری هم مانند نرگس محمدی از تجویز قرص و داروهای مخدر به زندانیان سیاسی سخن گفته بودند.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان در این باره به زمانه چنین میگوید:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«در دوران بازداشت، زمانی که برای دومین بار به سلول انفرادی منتقل شدم، به من قرص دادند. یک بار نمایندههای مجلس به دلیل ماجرای سینا قنبری که کشته شد به زندان آمدند و با من دیدار کردند. ابتدا قرار بود به همه سلولها سر بزنند ولی من را بیرون بردند و با من صحبت کردند که بعد یک گزارش سراسر دروغ را از این دیدار منتشر کردند و ادعا کردند از اعتراضهای دی ۹۶ هیچ زنی در بازداشت نیست و فقط یک زن بازداشت شده که علت بازداشت او ربطی به اعتراضات ندارد. این در حالی بود که به غیر از من در تمام سلولها -از طریق صداهایی که میآمد- فهمیدم که همه زن هستند. من یک روز در سوئیت بودم که این گزارش در روزنامه را دیدم و کنترلم را از دست دادم. من را به بهداری بردند و من تقاضا کردم که با رئیس بازداشتگاه ملاقات کنم. گفتم یک نفر اینجا کشته شده و من چنین گزارش دروغی را خواندهام. بعد آنها در واکنش آمدند روزنامههای سلول را جمع کردند. من به قدری عصبی شده بودم که آنها قصد داشتند به من آمپول بزنند. گفتم اجازه نمیدهم به من آمپول تزریق کنید. شما در این بازداشتگاه آدم کشتید و نمیخواهم از شما دارو بگیرم. گفتند پس چه میخواهی؟ گفتم یک نخ سیگار به من بدهید .… شخصی که در بهداری بود گفت خب الان برایت یک قرص مینویسم و در ۱۰ روز، هر روز ۹ قرص به من میدادند. بعدا وقتی تحقیق کردم متوجه شدم قرص ترک اعتیاد بوده و مخصوص کسانی است که اعتیاد شدید به مورفین دارند.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان میگوید در طول ۱۰ روزی که به او این قرصها را میدادند حال بسیار بدی داشته و به وسواس شدید مبتلا شده بوده:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«وسواس گرفته بودم. مدام لباسهایم را از تنم در میآوردم و میشستم. یا مدام لباسهایم را میشستم یا مدام خواب بودم. وقتی آنها را مصرف میکردم دیگر هیچ کنترلی روی حرف زدن و رفتارم نداشتم و به قدری افت فشار داشتم که وقتی میخواستم از جایم بلند شوم دوباره به زمین میافتادم. زمانی که قرصها را قطع کردند چند روز آخر بازداشت دیگر نمیتوانستم بخوابم. به همین دلیل به بهداری رفتم و پرسیدم چه قرصهایی به من میدادید چون از وقتی قطع شده من دیگر نمیتوانم بخوابم. شخصی دیگری در بهداری بود، پرونده من را نگاه کرد و وقتی دید چه قرصهایی به من دادهاند از چهرهاش مشخص بود که وحشت کرده .… شخصی که مسئول دادن قرصها بود را کناری کشید و گفت چرا این قرص را تجویز کردی؟ بعد طرف برگشت به من گفت قرصی که به تو دادهایم برای آبریزش بینی بوده نه آرامبخش .…»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان نهایتا بعد از سپری کردن دوران بازداشت در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ با قرار وثیقه به صورت موقت از زندان آزاد شد. دادگاه او در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی احمدزاده برگزار شد و او به اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» و «اخلال در نظم عمومی» به شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر هم عینا تایید شد.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">زمان برگزاری دادگاه سپیده فرهان مصادف بود با بخشنامه جدید قوه قضاییه مبنی بر ارائه لیست وکلای مورد اعتماد این قوه و از این رو، او امکان دسترسی آزادانه به وکیل انتخابی را پیدا نکرد:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«احمدزاده، قاضی پرونده من اجازه نمیداد هیچ وکیلی پرونده را قبول کند. دو سه روز به جلسه دادرسی مانده بود که من به دادگاه مراجعه کردم و گفتم شما اجازه ندادید من وکیل بگیرم، حداقل بگذارید خودم پرونده را بخوانم. حتی گفتم در بازداشت به من قرص خوراندهاند. شما چگونه میخواهید بر اساس این اظهارات قضاوت کنید؟ قاضی گفت فردا و پسفردا که تعطیل است، بگو وکلایت تا نیم ساعت دیگر بیایند و پرونده را مطالعه کنند. من هم گفتم شما صلاحیت رسیدگی به پرونده را ندارید و من در دادگاه شرکت نمیکنم. من روز دادگاه در جلسه حاضر نشدم، چند بار با من تماس گرفتند اما پاسخ ندادم و چند روز بعد وقتی برای ابلاغ حکم مراجعه کردم، قاضی احمدزاده گفت مجازات اشد برایت صادر کردهام.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">از مجموع شش سال زندان، حکم مجازات اشد یعنی پنج سال حبس بابت اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» برای سپیده فرهان قابلیت اجرایی داشته اما بعدا به او گفته شده است یک اشتباه تایپی در برگه صدور حکم رخ داده و حکم پنج سال زندان او بابت اتهام اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی به دو سال کاهش پیدا کرده و از اتهام «اخلال در نظم عمومی» نیز تبرئه شده است.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان دی ماه ۱۳۹۸ برای تحمل محکومیت دو سال حبس خود به زندان اوین منتقل شد. در برههای که او در زندان اوین بود، تعداد زیادی از زندانیان زن در بند سیاسی به بهانههای مختلف و با اعمال فشار نیروهای امنیتی به زندانهای دیگر تبعید شدند. او شرایط بند زنان زندانی سیاسی در اوین را اینگونه توصیف میکند:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«در اوین همیشه مقاومتی از سوی زندانیان سیاسی بند زنان شکل میگرفت که نسبت به آنچه من در قرچک تجربه کردم متفاوت بود. حتی تبعیدهایی که آن دوره در بند زنان اوین شکل گرفت به دلیل همین حلقه مقاومت تشکیل شده در داخل زندان بود. زمانی که زندان قصد اعمال فشار داشت، میدانست که زندانیان بند در برابر یک سری حقوقشان ایستادگی میکنند و به همین دلیل تصمیم گرفتند زندانیان را پراکنده کنند و هر کسی را به یک زندان دیگر تبعید کردند. مثلا آن زمان بند زنان شورا داشت و توسط شورا وکیل بند انتخاب میکرد ولی آنها سعی میکردند خودشان وکیل بند تعیین کنند.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به گفته سپیده فرهان تعداد زیادی از تبعید زندانیان زن به دیگر زندانها، از جمله تبعید خود او به زندان قرچک ورامین با فریب دادن زندانیان توسط زندانبانها و مأموران امنیتی صورت گرفته است:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«مثلا به یکی میگفتند برو اجرای احکام اما یکباره سر از قرچک در میآورد. به یکی دیگر میگفتند باید به بیمارستان اعزام شوی یا به سمانه نوروزی گفتند باید بروی با مسئولان پروندهات صحبت کنی که در نهایت به زندان رودسر تبعید شد. به منیره عربشاهی و یاسمن آریانی گفته شد با وکیل ملاقات دارید ولی به زندان کچویی منتقلشان کردند. بعد از تبعید این پنج زندانی، بند واکنش نشان داد و درخواست کردیم امین وزیری، دادیار ناظر بر زندان بیاید و توضیح بدهد و قول بدهد اگر قصد تبعید دارند از قبل اعلام کنند تا زندانیان دستکم داروها و وسایلشان را با خود ببرند و با بقیه خداحافظی کنند. به آنها گفتیم شما زندانیان را میدزدید. سر این موضوع درگیریهایی پیش آمد که بعد از آن من به وزارت اطلاعات احضار شدم ولی گفتم نمیآیم. چند روز بعد مأمور آمد و نامه کتبی آورد که باید به مدت سه ساعت برای بازجویی به اطلاعات میرفتم. باز هم گفتم نمیآیم ولی یکی از مأمورها گفت به قرچک منتقل میشوی اگر نیایی. من زیاد جدی نگرفتم اما در نهایت سه چهار روز بعد نامه انتقالم به قرچک آمد.»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">دورانی که سپیده فرهان در زندان به سر میبرد، همزمان بود با شیوع ویروس کرونا و زندانیان سیاسی بند زنان، ۱۵ تیر ماه ۱۳۹۹ نامهای منتشر کردند که نسبت به شرایط زندان، عدم دسترسی به خدمات درمانی، نایابی و گرانفروشی کالاهای فروشگاه، کیفیت بد غذا و غیره در بند اعتراض کردند. سپیده فرهان در همان روزی که این نامه توسط زندانیان سیاسی زن در بند زنان زندان اوین منتشر شد، به زندان قرچک ورامین تبعید شد.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">او شرایط آن روزها را اینگونه توصیف میکند:</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit blocks--indented" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">«دو هفته اول پس از شیوع کرونا به زندانیان نه ماسک میدادند و نه مایع ضدعفونیکننده. زندانیان برای تمیز کردن سطوح وایتکس را با آب قاطی میکردند، چون سطوحی که در زندان مشترکا مورد استفاده قرار میگیرد بسیار زیاد است. قرنطینه بسیار کوچک و نامناسبی هم در نظر گرفته بودند که اصلا شرایط خوبی نداشت. فقط خود زندانیان نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی حساسیت داشتند. مثلا خود زندانبانها که بالا میآمدند ماسک نمیزدند و ما به آنها میگفتیم شما به بیرون رفت و آمد دارید و احتمال انتقال ویروس به داخل بند زیاد است ولی توجهی نمیکردند ....»</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit" style="text-align: right;">
<p><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">در سالهای گذشته شیوهها و روشهای متفاوتی برای اعمال فشار بر زندانیان سیاسی علیالخصوص زندانیان سیاسی زن توسط نهادهای امنیتی به اجرا گذاشته شده است. یکی از این روشها که در حال تبدیل شدن به روندی مرسوم و برخلاف قوانین ناظر بر زندان و زندانی است، جابهجایی ناگهانی، بدون دلیل موجه و بدون اطلاع قبلی زندانیان به زندانهای دیگر یا سلولهای انفرادی است. اقدامی که نه تنها زندانیان سیاسی را در شرایطی به مراتب نامناسبتر و دشوارتر قرار میدهد، بلکه به عنوان اهرم فشار مضاعف علیه آنها و خانوادههایشان با اهداف مختلف به کار گرفته میشود.</span></p>
</div>
<div class="section container container--width-small blocks__unit">
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">سپیده فرهان در گفتوگو با زمانه از تبعیدش به زندان قرچک ورامین و وخامت شرایط زندان و زندانیانی که در آنجا نگهداری میشوند هم میگوید که این صحبتها در گزارش دیگری در روزهای آینده منتشر خواهد شد.</span></p>
<p style="text-align: right;"> </p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">هرانا</span></p>
</div>
</div>
</div>
</div>
</div></div>گزارشی از وضعیت و مشکلات زندانیان سیاسی در بند جدید امنیتی زندان ارومیه2022-03-27T11:14:19+00:002022-03-27T11:14:19+00:00https://ayahra.org/fa/چند-رسانه-ای/فیلم/81-اخبار/4269-گزارشی-از-وضعیت-و-مشکلات-زندانیان-سیاسی-در-بند-جدید-امنیتی-زندان-ارومیهSuper Useradmin@ayahra.org<div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">زندانیان سیاسی محبوس در بند جدید امنیتی زندان ارومیه با مشکلات بسیاری در زمینه های گوناگون روبرو هستند. در گزارش پیش رو به گوشه ای از این مشکلات از جمله در خصوص وضعیت بهداشت<strong>،</strong> محدود شدن ملاقات ها و افزایش برخورد <br /><br /><img src="images/banners/urmiyegozzaresh-300x191.jpg" border="0" alt="" align="left" />خشونت آمیز زندانبانان پرداخته شده است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زندانیان محبوس در بند جدید امنیتی زندان ارومیه با مشکلات بسیاری در زمینه های گوناگون روبرو هستند.</span></p>
<h3 style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">یک منبع مطلع در خصوص وضعیت بهداشتی این بند به هرانا گفت: وضعیت بهداشت این بند بسیار نامناسب است و زندانیان با مشکلات متعددی در این زمینه روبرو هستند. افزون بر این زندانیان بند جدید برای رفتن به بهداری با محدودیت مواجه هستند”.</span></h3>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">این منبع افزود: “ملاقات زندانیان با خانواده های خود محدود شده است و تحت نظارت شدید امنیتی صورت میگیرد. در حالی که هم اکنون حدود ۵۰ زندانی در این بند نگهداری میشوند نامناسب بودن تهویه هوای این بند، زندانیان را دچار مشکلات جدی و کرده است.”</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به گفته این منبع، رفتار خشونت آمیز زندانبانها در بند جدید افزایش داشته و نسبت به کوچکترین اعتراضی واکنش نشان میدهند و با زندانی معترض برخورد خشن میکنند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">روز دوشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۰، نیروهای گارد ویژه زندان ارومیه زندانیان محبوس در بند سیاسی را به بند جدید این زندان منتقل کردند. انتقال این زندانیان حوالی ساعت ۷ صبح آن روز با خشونت همراه بوده و نیروهای گارد ویژه زندانیانی که در مقابل انتقال مقاومت کردند را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شخصی آن ها را تخریب کردند. این زندانیان پس از انتقال به بند جدید که دارای شرایط بسیار امنیتی و فاقد امکانات است از تماس تلفنی با خانواده خود محروم بوده اند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">ساکنین این بند از روز یکشنبه ۲۱ آذرماه در اعتراض به دستور رئیس زندان مبنی بر انتقال ساکنین این بند به بند جدید بدون امکانات و فضای کافی <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32822/">اعتصاب غذا</a> کرده بودند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">این زندانیان روز یکشنبه ۲۸ آذرماه، با انتشار یادداشتی مشترک اعلام کرده بودند که تا زمان اعلام رسمی مسئولان زندان مبنی بر لغو انتقال به بند جدید به اعتصاب خود <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32927/">ادامه خواهند داد.</a></span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">روز چهارشنبه ۱ دی ماه، بیست تن از این زندانیان، در اعتراض به بی توجهی مسئولان نسبت به خواسته آنان در مقابل افسر نگهبانی دست به<a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32965/"> تحصن</a> زده و ساعاتی بعد به دنبال وعده افسرنگهبانی مبنی بر مراجعه مدیریت زندان به بند سیاسی، به بند بازگشتند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">نهایتا این زندانیان در تاریخ ۲۱ آذرماه در پی وعده مساعد رئیس زندان ارومیه مبنی بر جبران کمبودهای این بند و عدم انتقال این زندانیان به بند جدید تا زمان رفع کمبودها به اعتصاب غذای خود <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32981/">پایان داده بودند.</a></span></p>
<p style="text-align: right;"> </p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">هرانا</span></p></div><div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">زندانیان سیاسی محبوس در بند جدید امنیتی زندان ارومیه با مشکلات بسیاری در زمینه های گوناگون روبرو هستند. در گزارش پیش رو به گوشه ای از این مشکلات از جمله در خصوص وضعیت بهداشت<strong>،</strong> محدود شدن ملاقات ها و افزایش برخورد <br /><br /><img src="images/banners/urmiyegozzaresh-300x191.jpg" border="0" alt="" align="left" />خشونت آمیز زندانبانان پرداخته شده است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زندانیان محبوس در بند جدید امنیتی زندان ارومیه با مشکلات بسیاری در زمینه های گوناگون روبرو هستند.</span></p>
<h3 style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">یک منبع مطلع در خصوص وضعیت بهداشتی این بند به هرانا گفت: وضعیت بهداشت این بند بسیار نامناسب است و زندانیان با مشکلات متعددی در این زمینه روبرو هستند. افزون بر این زندانیان بند جدید برای رفتن به بهداری با محدودیت مواجه هستند”.</span></h3>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">این منبع افزود: “ملاقات زندانیان با خانواده های خود محدود شده است و تحت نظارت شدید امنیتی صورت میگیرد. در حالی که هم اکنون حدود ۵۰ زندانی در این بند نگهداری میشوند نامناسب بودن تهویه هوای این بند، زندانیان را دچار مشکلات جدی و کرده است.”</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">به گفته این منبع، رفتار خشونت آمیز زندانبانها در بند جدید افزایش داشته و نسبت به کوچکترین اعتراضی واکنش نشان میدهند و با زندانی معترض برخورد خشن میکنند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">روز دوشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۰، نیروهای گارد ویژه زندان ارومیه زندانیان محبوس در بند سیاسی را به بند جدید این زندان منتقل کردند. انتقال این زندانیان حوالی ساعت ۷ صبح آن روز با خشونت همراه بوده و نیروهای گارد ویژه زندانیانی که در مقابل انتقال مقاومت کردند را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شخصی آن ها را تخریب کردند. این زندانیان پس از انتقال به بند جدید که دارای شرایط بسیار امنیتی و فاقد امکانات است از تماس تلفنی با خانواده خود محروم بوده اند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">ساکنین این بند از روز یکشنبه ۲۱ آذرماه در اعتراض به دستور رئیس زندان مبنی بر انتقال ساکنین این بند به بند جدید بدون امکانات و فضای کافی <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32822/">اعتصاب غذا</a> کرده بودند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">این زندانیان روز یکشنبه ۲۸ آذرماه، با انتشار یادداشتی مشترک اعلام کرده بودند که تا زمان اعلام رسمی مسئولان زندان مبنی بر لغو انتقال به بند جدید به اعتصاب خود <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32927/">ادامه خواهند داد.</a></span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">روز چهارشنبه ۱ دی ماه، بیست تن از این زندانیان، در اعتراض به بی توجهی مسئولان نسبت به خواسته آنان در مقابل افسر نگهبانی دست به<a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32965/"> تحصن</a> زده و ساعاتی بعد به دنبال وعده افسرنگهبانی مبنی بر مراجعه مدیریت زندان به بند سیاسی، به بند بازگشتند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">نهایتا این زندانیان در تاریخ ۲۱ آذرماه در پی وعده مساعد رئیس زندان ارومیه مبنی بر جبران کمبودهای این بند و عدم انتقال این زندانیان به بند جدید تا زمان رفع کمبودها به اعتصاب غذای خود <a href="https://www.hra-news.org/2021/hranews/a-32981/">پایان داده بودند.</a></span></p>
<p style="text-align: right;"> </p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-size: small; font-family: arial, helvetica, sans-serif;">هرانا</span></p></div>در پی حضور در ستاد خبری اطلاعات؛ بازداشت دو شهروند و انتقال به زندان سپیدار اهواز2022-03-27T11:07:23+00:002022-03-27T11:07:23+00:00https://ayahra.org/fa/چند-رسانه-ای/فیلم/81-اخبار/4268-در-پی-حضور-در-ستاد-خبری-اطلاعات؛-بازداشت-دو-شهروند-و-انتقال-به-زندان-سپیدار-اهوازSuper Useradmin@ayahra.org<div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">چهارشنبه ۱۸ اسفندماه، لیلا سالم زاده به همراه دخترش یاسمین اذان در پی حضور در ستاد خبری اداره اطلاعات خرمشهر بازداشت به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در اهواز و نهایتا به زندان سپیدار اهواز منتقل شدند. این شهروندان پیشتر به صورت <img src="images/banners/bazdasht_1401-300x191.jpg" border="0" alt="" align="left" />تلفنی به ستاد خبری اداره اطلاعات احضار شده بودند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز چهارشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۰، لیلا سالم زاده به همراه دخترش یاسمین اذان در پی حضور در ستاد خبری اداره اطلاعات خرمشهر بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در اهواز منتقل شدند.</span></p>
<h3 style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به گفته یک منبع مطلع این شهروندان از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” مورد تفهیم اتهام قرار گرفته و نهایتا سه روز پیش از بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز به زندان سپیدار اهواز منتقل شدند.</span></h3>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">خانم سالم زاده از بیماری دیابت و فشار خون بالا رنج میبرد و تداوم بازداشت وی موجب نگرانی خانواده و نزدیکان او شده است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">منزل آنان در تاریخ ۱ اسفندماه ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی مورد بازرسی قرار گرفته و برخی از وسایل شخصی آنان از جمله تلفن همراه خانم اذان را ضبط کرده و با خود بردند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">پیشتر یک منبع نزدیک به خانواده عزیز اذان در این خصوص به هرانا <a href="https://www.hra-news.org/2022/hranews/a-34148/">گفته</a> بود: “در تاریخ ۱ اسفندماه نیروهاى امنیتی جهت بازداشت یاسمین به منزل وی مراجعه کرده و محل را مورد تفتیش قرار دادند؛ اما چون یاسمین مبتلا به کرونا و در بستر بیماری بود از بازداشت او صرف نظر کردند و نهایتا اعلام داشتند که وی باید در تاریخ ۸ اسفند ماه به ستاد خبرى خرمشهر مراجعه کند”.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">منبع مطلع افزود: “روز ۸ اسفند ماه، پس از مراجعه خانم عزیز اذان به محل مقرر، ماموران امنیتی به او گفتند که افرادی از اداره اطلاعات شهر اهواز به دیدن او خواهند آمد که ساعاتی بعد علیرغم انجام نگرفتن این امر، یاسمن به منزل برگشته و نهایتا روز ۱۸ اسفندماه مجددا از طریق یک تماس تلفنی به نهاد مذکور احضار شد”.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به گفته این منبع مطلع، پس از بازداشت خانم عزیز اذان، حساب اینستاگرام وی نیز مسدود شده است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">لیلا سالم زاده، ۵۲ ساله و دخترش یاسمین اذان فرزند عزیز، فعال رسانه ای، ۳۸ ساله و از اهالى کوى احمد آباد آبادان هستند.</span></p>
<p style="text-align: right;"> </p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">هرانا</span></p></div><div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">چهارشنبه ۱۸ اسفندماه، لیلا سالم زاده به همراه دخترش یاسمین اذان در پی حضور در ستاد خبری اداره اطلاعات خرمشهر بازداشت به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در اهواز و نهایتا به زندان سپیدار اهواز منتقل شدند. این شهروندان پیشتر به صورت <img src="images/banners/bazdasht_1401-300x191.jpg" border="0" alt="" align="left" />تلفنی به ستاد خبری اداره اطلاعات احضار شده بودند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز چهارشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۰، لیلا سالم زاده به همراه دخترش یاسمین اذان در پی حضور در ستاد خبری اداره اطلاعات خرمشهر بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در اهواز منتقل شدند.</span></p>
<h3 style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به گفته یک منبع مطلع این شهروندان از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” مورد تفهیم اتهام قرار گرفته و نهایتا سه روز پیش از بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز به زندان سپیدار اهواز منتقل شدند.</span></h3>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">خانم سالم زاده از بیماری دیابت و فشار خون بالا رنج میبرد و تداوم بازداشت وی موجب نگرانی خانواده و نزدیکان او شده است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">منزل آنان در تاریخ ۱ اسفندماه ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی مورد بازرسی قرار گرفته و برخی از وسایل شخصی آنان از جمله تلفن همراه خانم اذان را ضبط کرده و با خود بردند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">پیشتر یک منبع نزدیک به خانواده عزیز اذان در این خصوص به هرانا <a href="https://www.hra-news.org/2022/hranews/a-34148/">گفته</a> بود: “در تاریخ ۱ اسفندماه نیروهاى امنیتی جهت بازداشت یاسمین به منزل وی مراجعه کرده و محل را مورد تفتیش قرار دادند؛ اما چون یاسمین مبتلا به کرونا و در بستر بیماری بود از بازداشت او صرف نظر کردند و نهایتا اعلام داشتند که وی باید در تاریخ ۸ اسفند ماه به ستاد خبرى خرمشهر مراجعه کند”.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">منبع مطلع افزود: “روز ۸ اسفند ماه، پس از مراجعه خانم عزیز اذان به محل مقرر، ماموران امنیتی به او گفتند که افرادی از اداره اطلاعات شهر اهواز به دیدن او خواهند آمد که ساعاتی بعد علیرغم انجام نگرفتن این امر، یاسمن به منزل برگشته و نهایتا روز ۱۸ اسفندماه مجددا از طریق یک تماس تلفنی به نهاد مذکور احضار شد”.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به گفته این منبع مطلع، پس از بازداشت خانم عزیز اذان، حساب اینستاگرام وی نیز مسدود شده است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">لیلا سالم زاده، ۵۲ ساله و دخترش یاسمین اذان فرزند عزیز، فعال رسانه ای، ۳۸ ساله و از اهالى کوى احمد آباد آبادان هستند.</span></p>
<p style="text-align: right;"> </p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">هرانا</span></p></div>بیانیه مشترک ۳۷ سازمان مدافع حقوق بشر در خصوص تمدید ماموریت گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران2022-03-27T11:03:00+00:002022-03-27T11:03:00+00:00https://ayahra.org/fa/چند-رسانه-ای/فیلم/81-اخبار/4267-بیانیه-مشترک-۳۷-سازمان-مدافع-حقوق-بشر-در-خصوص-تمدید-ماموریت-گزارشگر-ویژه-حقوق-بشر-سازمان-ملل-در-امور-ایرانSuper Useradmin@ayahra.org<div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به همراه ۳۶ سازمان حقوق بشری و مدنی ایرانی، منطقهای و بینالمللی دیگر با انتشار بیانیهای مشترک از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستند که در نشست پیش روی این شورا به نفع قطعنامه تمدید <img src="images/banners/gozareshgar_vijheh_1401-300x191.jpg" border="0" alt="" align="left" />ماموریت گزارشگر ویژه ایران رای دهند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سی و هفت سازمان حقوق بشری و مدنی ایرانی، منطقهای و بینالمللی دیگر با انتشار بیانیهای مشترک از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستند که در نشست پیش روی این شورا به نفع قطعنامه تمدید ماموریت گزارشگر ویژه ایران رای دهند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">در این بیانیه از کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته شده است تا در چهل و نهمین جلسه این شورا از تمدید ماموریت گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران حمایت کنند. امضاکنندگان این بیانیه با توجه به مصونیت کامل مقامات ایرانی در خصوص نقض گسترده و نظام مند حقوق بشر، تمدید ماموریت را ضروری توصیف کردهاند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به نقض حق حیات از طریق استفاده از مجازات اعدام علیه کودک مجرمان و صدور و اجرای حکم اعدام برای افرادی که اتهامات آنان مطابق با قوانین بینالمللی “جنایات جدی” تعریف نمیشود را مغایر با قوانین بینالمللی توصیف کردند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به علاوه، همانگونه که در گزارش پیشین گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران برجسته شده است، تبعیض در قانون و عمل علیه زنان و دختران، افراد متعلق به اقلیتهای ملی، مذهبی و یا زبانی همچنین همجنسگرایان و دوجنسگرایان زن و مرد و افراد ترنس کماکان یک واقعیت فراگیر و روزمره است و این تبعیضات گسترده خشونت علیه زنان و دختران را تداوم میبخشد.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به باور امضاکنندگان این بیانیه، در چنین شرایطی تمدید ماموریت گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران به منظور نظارت، مستندسازی و گزارش به شورای حقوق بشر سازمان ملل از هر زمان دیگری حیاتیتر است.</span></p>
<h3 style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">اسامی سازمانهای امضاءکننده این بیانیه در ادامه میآید:</span></h3>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مرکز عبدالرحمن برومند</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">طرفداران حقوق بشر</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مرکز آفریقایی مطالعات دموکراسی و حقوق بشر</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">حقوق بشر برای همه در ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">سازمان عفو بینالملل</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">عرصه سوم</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">ماده ۱۸</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">ماده ۱۹</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">انجمن حقوق بشر مردم آذربایجانی در ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">جمعیت حقوق بشر کردستان در ایران-ژنو (KMMK-G)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">گروه حقوق بشر بلوچستان</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">موسسه مطالعات حقوق بشر قاهره (CIHRS)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مرکز حقوق بشر در ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مرکز حامیان حقوق بشر</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">شبکه بینالمللی حقوق کودک</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">اتحاد جهانی برای مشارکت شهروندان – CIVICUS</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">کمیته حمایت از روزنامهنگاران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">Conectas Direitos Humanos</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">همه با هم علیه مجازات اعدام (ECPM)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">آزادی از شکنجه</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (HRAI)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">دیدهبان حقوق بشر</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">تاثیر بر ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">کمیسیون بین المللی حقوق دانان</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">فدراسیون بینالمللی حقوق بشر (FIDH)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">سرویس بینالمللی حقوق بشر (ISHR)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">حقوق بشر ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مرکز اسناد حقوق بشر ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">عدالت برای ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">شبکه حقوق بشر کردستان</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">گروه بین المللی حقوق اقلیت</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">اقدام آشکار بین المللی</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">بنیاد سیامک پورزند</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">اتحاد برای ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">ائتلاف جهانی علیه مجازات اعدام</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">سازمان جهانی مبارزه علیه شکنجه (OMCT)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">شش رنگ: شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;"> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">هرانا</span></p></div><div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به همراه ۳۶ سازمان حقوق بشری و مدنی ایرانی، منطقهای و بینالمللی دیگر با انتشار بیانیهای مشترک از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستند که در نشست پیش روی این شورا به نفع قطعنامه تمدید <img src="images/banners/gozareshgar_vijheh_1401-300x191.jpg" border="0" alt="" align="left" />ماموریت گزارشگر ویژه ایران رای دهند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سی و هفت سازمان حقوق بشری و مدنی ایرانی، منطقهای و بینالمللی دیگر با انتشار بیانیهای مشترک از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستند که در نشست پیش روی این شورا به نفع قطعنامه تمدید ماموریت گزارشگر ویژه ایران رای دهند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">در این بیانیه از کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته شده است تا در چهل و نهمین جلسه این شورا از تمدید ماموریت گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران حمایت کنند. امضاکنندگان این بیانیه با توجه به مصونیت کامل مقامات ایرانی در خصوص نقض گسترده و نظام مند حقوق بشر، تمدید ماموریت را ضروری توصیف کردهاند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به نقض حق حیات از طریق استفاده از مجازات اعدام علیه کودک مجرمان و صدور و اجرای حکم اعدام برای افرادی که اتهامات آنان مطابق با قوانین بینالمللی “جنایات جدی” تعریف نمیشود را مغایر با قوانین بینالمللی توصیف کردند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به علاوه، همانگونه که در گزارش پیشین گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران برجسته شده است، تبعیض در قانون و عمل علیه زنان و دختران، افراد متعلق به اقلیتهای ملی، مذهبی و یا زبانی همچنین همجنسگرایان و دوجنسگرایان زن و مرد و افراد ترنس کماکان یک واقعیت فراگیر و روزمره است و این تبعیضات گسترده خشونت علیه زنان و دختران را تداوم میبخشد.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">به باور امضاکنندگان این بیانیه، در چنین شرایطی تمدید ماموریت گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران به منظور نظارت، مستندسازی و گزارش به شورای حقوق بشر سازمان ملل از هر زمان دیگری حیاتیتر است.</span></p>
<h3 style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">اسامی سازمانهای امضاءکننده این بیانیه در ادامه میآید:</span></h3>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مرکز عبدالرحمن برومند</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">طرفداران حقوق بشر</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مرکز آفریقایی مطالعات دموکراسی و حقوق بشر</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">حقوق بشر برای همه در ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">سازمان عفو بینالملل</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">عرصه سوم</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">ماده ۱۸</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">ماده ۱۹</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">انجمن حقوق بشر مردم آذربایجانی در ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">جمعیت حقوق بشر کردستان در ایران-ژنو (KMMK-G)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">گروه حقوق بشر بلوچستان</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">موسسه مطالعات حقوق بشر قاهره (CIHRS)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مرکز حقوق بشر در ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مرکز حامیان حقوق بشر</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">شبکه بینالمللی حقوق کودک</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">اتحاد جهانی برای مشارکت شهروندان – CIVICUS</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">کمیته حمایت از روزنامهنگاران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">Conectas Direitos Humanos</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">همه با هم علیه مجازات اعدام (ECPM)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">آزادی از شکنجه</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (HRAI)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">دیدهبان حقوق بشر</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">تاثیر بر ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">کمیسیون بین المللی حقوق دانان</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">فدراسیون بینالمللی حقوق بشر (FIDH)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">سرویس بینالمللی حقوق بشر (ISHR)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">حقوق بشر ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">مرکز اسناد حقوق بشر ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">عدالت برای ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">شبکه حقوق بشر کردستان</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">گروه بین المللی حقوق اقلیت</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">اقدام آشکار بین المللی</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">بنیاد سیامک پورزند</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">اتحاد برای ایران</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">ائتلاف جهانی علیه مجازات اعدام</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">سازمان جهانی مبارزه علیه شکنجه (OMCT)</span><br /><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">شش رنگ: شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی</span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;"> </span></p>
<p style="text-align: right;"><span style="font-family: arial, helvetica, sans-serif; font-size: small;">هرانا</span></p></div>مرگ بکتاش آبتین در زندان در ادامه قتلهای زنجیرهای و قمار با جان زندانیان برای ترساندن مخالفان است2022-01-09T07:11:12+00:002022-01-09T07:11:12+00:00https://ayahra.org/fa/چند-رسانه-ای/فیلم/81-اخبار/4266-مرگ-بکتاش-آبتین-در-زندان-در-ادامه-قتلهای-زنجیرهای-و-قمار-با-جان-زندانیان-برای-ترساندن-مخالفان-استSuper Useradmin@ayahra.org<div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span>مرگ بکتاش آبتین، شاعر و فیلمساز محبوس در زندان، مصداق روشنی از رفتارهای غیرانسانی و قساوتبار دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران با محبوسان سیاسی و عقیدتی است. مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران هیچگاه در برابر رفتارهای ناقض حقوق بشر که جان زندانیان را در خطر قرار داده و منجر به مرگ زندانیان شده، پاسخگو نبودهاند و در عوض با حیلههای مختلف و اتکا به سیاست پنهانکاری و تحریف و دروغ، مانع روشن شدن حقیقت شدهاند. امتناع از ارائه خدمات پزشکی و درمانی زندانیان، به روشی مرسوم برای برخورد با زندانیان سیاسی و عقیدتی بدل شده و مقامات قضایی <img src="images/banners/Abtin-fa-copy.jpg" border="0" alt="" width="415" height="229" align="left" />جمهوری اسلامی ایران با این حربهی غیرانسانی و بیرحمانه بسیاری از محبوسان عقیدتی و سیاسی را به آستانه مرگ سوق دادهاند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span>هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران، با اشاره به تراژدی مرگ بکتاش آبتین، گفت: «حکومت ایران نشان داده است که از هیچ روشی برای سرکوب آزادی اندیشه و بیان حتی گرفتن جان انسانها دریغ نمیکند.» </span></p>
<p style="text-align: right;"><span>به گفته هادی قائمی «مسئولیت مرگ زندانیانی که نیاز به خدمات پزشکی و درمان داشتند مستقیما با حکومت جمهوری اسلامی ایران است و جامعه جهانی باید با دقت بر رفتار ناقض حقوق بشر در زندانهای ایران توجه کند و مقامات ایران را مجبور به پاسخگویی درباره این جنایتها کند.»</span></p>
<p style="text-align: right;"><span>بکتاش آبتین، دومین زندانی سیاسی و عقیدتی است که در یک هفته گذشته جان خود را در اثر مشکلات جسمی و بیماری و عدم رسیدگی پزشکی از دست میدهد. در روزهای گذشته مرگ عادل کیانپور، زندانی سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز هم <a href="https://www.hra-news.org/2022/hranews/a-33135/">منتشر شد. </a></span></p>
<p style="text-align: right;"><span>کمپین حقوق بشر در ایران، تداوم رفتارهای بی رحمانه مقامات دستگاه قضایی با زندانیان بیمار و نیازمند به خدمات پزشکی و بیپاسخگو بودن مقامات قوه قضاییه را نشانهای از عزم حاکمیت برای سرکوب هرچه خشنتر و بیرحمانهتر صداهای منتقد و مخالف خود میداند. کمپین حقوق بشر در ایران، نتیجه تداوم رفتارهای مشابه مقامات قضایی با زندانیان سیاسی و عقیدتی را عادیسازی شکنجه و این رویه میداند. با توجه به سابقه تاریک دستگاه قضا در رفتار با زندانیان سیاسی و عقیدتی نیازمند به درمان و خدمات پزشکی، شدت گرفتن برخوردهای ناقص حقوق بشر در زندانها، نشان میدهد جان همه زندانیان و محبوسان سیاسی و عقیدتی در معرض خطر است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span>در سالهای گذشته شمار زیادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای ایران یا در اثر فراهم نشدن شرایط درمان و یا اعتصاب غذا و یا به دلایل مشکوک جانباختند؛ </span><a href="https://persian.iranhumanrights.org/1400/03/ebrahim-raisi-sasan-niknafs-political-prisoners/">ساسان نیکنفس</a><span>، </span><a href="https://persian.iranhumanrights.org/1399/12/medical-care-political-prisoners/">بهنام محجوبی</a><span>، </span><a href="https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-7809/sattar-beheshti">ستار بهشتی</a><span>، </span><a href="https://persian.iranhumanrights.org/1397/09/vahid-sayyadi-nasir-died-in-a-hospital-in-the-city-of-qom/">وحید صیادی</a><span>، </span><a href="https://persian.iranhumanrights.org/1398/03/death-in-prison-alireza-shirmohammadali/">علیرضا شیرمحمدی</a><span> و </span><a href="https://persian.iranhumanrights.org/1396/11/iranian-canadian-academic-dies-in-custody-while-under-interrogations/">کاووس سیدامامی</a><span> شماری از این اسامی هستند. در هیچکدام از این موارد، مقامات قضایی و زندانها حاضر به پذیرفتن مسئولیت خود نشدند و هیچ فردی نیز در این رابطه محاکمه نشده است. سازمان ملل مکررا نگرانیهای جدی خود را درباره تداوم اعمال محرومیت علیه زندانیان در دسترسی به امکانات بهداشتی و عدم برخورداری محبوسان از مراقبتهای پزشکی ابراز کرده است. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span>در قوانین کیفری ایران، ترک فعل از سوی افرادی که مسئولیتی را در قبال دیگران بر عهده دارند، اگر منتهی به مرگ شود، میتواند مشمول جرم «قتل» باشد. ماده ۲۹۵ </span><a href="https://rc.majlis.ir/fa/law/show/845048">قانون مجازات اسلامی</a><span> در این زمینه میگوید: «هرگاه کسی فعلی که انجام آن را برعهده گرفته یا وظیفه خاصی را که قانون بر عهده او گذاشته است، ترک کند و به سبب آن، جنایتی واقع شود، چنانچه توانایی انجام آن فعل را داشته باشد جنایت حاصل به او مستند می شود و حسب مورد عمدی، شبه عمدی، یا خطای محض است؛ مانند اینکه مادر یا دایهای که شیر دادن را برعهده گرفته است، کودک را شیر ندهد یا پزشک یا پرستار وظیفه قانونی خود را ترک کند.» همچنین در مقررات سازمان زندانهای ایران صراحتا به حق زندانی از برخورداری از امکان درمان اشاره شده است. در ماده ۱۱۸ </span><a href="http://prisons.ir/page-main/fa/0/form/pId77">آئیننامه سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی</a><span> ایران آمده است «معاینه و در صورت نیاز معالجه محکومان بیمار به عهده اداره زندان یا مراکز حرفهآموزی و اشتغال است».</span></p>
<p style="text-align: right;"><span>با توجه به تمثیلی بودن مواردی که ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی آمده است، میتوان گفت که مسئولان زندان و قضات از جمله قضات ناظر زندان و قضات اجرای احکام کیفری، چنانچه وظایف قانونی خود را در زمینه رسیدگی به امور پزشکی محکومان بیمار ترک کنند و باعث مرگ زندانی شوند، به اتهام قتل میتوانند تحت تعقیب قرار گیرند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span>بکتاش آبتین، عضو کانون نویسندگان ایران، در حالی روز شنبه ۱۸ دیماه ۱۴۰۰ از دنیا رفت که هفته گذشته، روز یکشنبه ۱۲ام دیماه، کانون نویسندگان ایران ضمن تاکید بر آگاهانه و عامدانه بودن عملکرد حکومت در این زمینه اعلام </span><a href="https://t.me/kanoon_nevisandegane_iran/737">کرد</a><span> که بکتاش آبتین، دبیر پیشین این کانون به کمای مصنوعی فرو رفته است. در </span><a href="https://t.me/kanoon_nevisandegane_iran/737">بیانیه</a><span> کانون نویسندگان ایران آمده بود «چهار روز سرگردانی او در زندان اوین میان بند و بهداری بدون دریافت درمان، انتقال شبانه او به بیمارستان طالقانی و به زنجیر کشیدن او بر تخت بیمارستان، بیخبر نگه داشتن خانواده و همبندانش از وضعیت او و سوزاندن روزها و لحظات حیاتی آبتین و خانوادهاش در تلاش برای گرفتن مرخصی، بخشی از عملکرد آگاهانه و عامدانه حکومت و زندانبانانش در به خطر انداختن جان آبتین است».</span></p>
<p style="text-align: right;"><span>سابقه بیماری زمینهای بکتاش آبتین، عضو کانون نویسندگان ایران، باعث شده بود که نگرانیها درباره وضعیت سلامت وی نزد خانوادهاش بیشتر شود. بکتاش آبتین در طول دوران حبس خود دوبار به کرونا مبتلا شد و تیرماه امسال هم مدتی را به دلیل مشکلات پزشکی در بیمارستان بستری شد. انتشار تصاویر او در بیمارستان با لباس زندان و در حالی که با پابند به تخت بسته شده بود واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. بکتاش آبتین در طول دوران زندان دوبار به کرونا مبتلا شده بود. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span>بکتاش آبتین به همراه رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن سه عضو کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۹۷ به اتهام «انتشار خبرنامه داخلی کانون نویسندگان»، «آمادهکردن کتابی پژوهشی دربارهی تاریخ پنجاه ساله کانون نویسندگان» و «حضور بر مزار جانباختگان قتلهای سیاسی زنجیرهای جعفر پوینده و محمد مختاری و شرکت در مراسم سالانه احمد شاملو» به شش سال حبس محکوم شده بودند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span>کمپین حقوق بشر ایران</span></p></div><div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span>مرگ بکتاش آبتین، شاعر و فیلمساز محبوس در زندان، مصداق روشنی از رفتارهای غیرانسانی و قساوتبار دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران با محبوسان سیاسی و عقیدتی است. مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران هیچگاه در برابر رفتارهای ناقض حقوق بشر که جان زندانیان را در خطر قرار داده و منجر به مرگ زندانیان شده، پاسخگو نبودهاند و در عوض با حیلههای مختلف و اتکا به سیاست پنهانکاری و تحریف و دروغ، مانع روشن شدن حقیقت شدهاند. امتناع از ارائه خدمات پزشکی و درمانی زندانیان، به روشی مرسوم برای برخورد با زندانیان سیاسی و عقیدتی بدل شده و مقامات قضایی <img src="images/banners/Abtin-fa-copy.jpg" border="0" alt="" width="415" height="229" align="left" />جمهوری اسلامی ایران با این حربهی غیرانسانی و بیرحمانه بسیاری از محبوسان عقیدتی و سیاسی را به آستانه مرگ سوق دادهاند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span>هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر در ایران، با اشاره به تراژدی مرگ بکتاش آبتین، گفت: «حکومت ایران نشان داده است که از هیچ روشی برای سرکوب آزادی اندیشه و بیان حتی گرفتن جان انسانها دریغ نمیکند.» </span></p>
<p style="text-align: right;"><span>به گفته هادی قائمی «مسئولیت مرگ زندانیانی که نیاز به خدمات پزشکی و درمان داشتند مستقیما با حکومت جمهوری اسلامی ایران است و جامعه جهانی باید با دقت بر رفتار ناقض حقوق بشر در زندانهای ایران توجه کند و مقامات ایران را مجبور به پاسخگویی درباره این جنایتها کند.»</span></p>
<p style="text-align: right;"><span>بکتاش آبتین، دومین زندانی سیاسی و عقیدتی است که در یک هفته گذشته جان خود را در اثر مشکلات جسمی و بیماری و عدم رسیدگی پزشکی از دست میدهد. در روزهای گذشته مرگ عادل کیانپور، زندانی سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز هم <a href="https://www.hra-news.org/2022/hranews/a-33135/">منتشر شد. </a></span></p>
<p style="text-align: right;"><span>کمپین حقوق بشر در ایران، تداوم رفتارهای بی رحمانه مقامات دستگاه قضایی با زندانیان بیمار و نیازمند به خدمات پزشکی و بیپاسخگو بودن مقامات قوه قضاییه را نشانهای از عزم حاکمیت برای سرکوب هرچه خشنتر و بیرحمانهتر صداهای منتقد و مخالف خود میداند. کمپین حقوق بشر در ایران، نتیجه تداوم رفتارهای مشابه مقامات قضایی با زندانیان سیاسی و عقیدتی را عادیسازی شکنجه و این رویه میداند. با توجه به سابقه تاریک دستگاه قضا در رفتار با زندانیان سیاسی و عقیدتی نیازمند به درمان و خدمات پزشکی، شدت گرفتن برخوردهای ناقص حقوق بشر در زندانها، نشان میدهد جان همه زندانیان و محبوسان سیاسی و عقیدتی در معرض خطر است.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span>در سالهای گذشته شمار زیادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای ایران یا در اثر فراهم نشدن شرایط درمان و یا اعتصاب غذا و یا به دلایل مشکوک جانباختند؛ </span><a href="https://persian.iranhumanrights.org/1400/03/ebrahim-raisi-sasan-niknafs-political-prisoners/">ساسان نیکنفس</a><span>، </span><a href="https://persian.iranhumanrights.org/1399/12/medical-care-political-prisoners/">بهنام محجوبی</a><span>، </span><a href="https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-7809/sattar-beheshti">ستار بهشتی</a><span>، </span><a href="https://persian.iranhumanrights.org/1397/09/vahid-sayyadi-nasir-died-in-a-hospital-in-the-city-of-qom/">وحید صیادی</a><span>، </span><a href="https://persian.iranhumanrights.org/1398/03/death-in-prison-alireza-shirmohammadali/">علیرضا شیرمحمدی</a><span> و </span><a href="https://persian.iranhumanrights.org/1396/11/iranian-canadian-academic-dies-in-custody-while-under-interrogations/">کاووس سیدامامی</a><span> شماری از این اسامی هستند. در هیچکدام از این موارد، مقامات قضایی و زندانها حاضر به پذیرفتن مسئولیت خود نشدند و هیچ فردی نیز در این رابطه محاکمه نشده است. سازمان ملل مکررا نگرانیهای جدی خود را درباره تداوم اعمال محرومیت علیه زندانیان در دسترسی به امکانات بهداشتی و عدم برخورداری محبوسان از مراقبتهای پزشکی ابراز کرده است. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span>در قوانین کیفری ایران، ترک فعل از سوی افرادی که مسئولیتی را در قبال دیگران بر عهده دارند، اگر منتهی به مرگ شود، میتواند مشمول جرم «قتل» باشد. ماده ۲۹۵ </span><a href="https://rc.majlis.ir/fa/law/show/845048">قانون مجازات اسلامی</a><span> در این زمینه میگوید: «هرگاه کسی فعلی که انجام آن را برعهده گرفته یا وظیفه خاصی را که قانون بر عهده او گذاشته است، ترک کند و به سبب آن، جنایتی واقع شود، چنانچه توانایی انجام آن فعل را داشته باشد جنایت حاصل به او مستند می شود و حسب مورد عمدی، شبه عمدی، یا خطای محض است؛ مانند اینکه مادر یا دایهای که شیر دادن را برعهده گرفته است، کودک را شیر ندهد یا پزشک یا پرستار وظیفه قانونی خود را ترک کند.» همچنین در مقررات سازمان زندانهای ایران صراحتا به حق زندانی از برخورداری از امکان درمان اشاره شده است. در ماده ۱۱۸ </span><a href="http://prisons.ir/page-main/fa/0/form/pId77">آئیننامه سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی</a><span> ایران آمده است «معاینه و در صورت نیاز معالجه محکومان بیمار به عهده اداره زندان یا مراکز حرفهآموزی و اشتغال است».</span></p>
<p style="text-align: right;"><span>با توجه به تمثیلی بودن مواردی که ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی آمده است، میتوان گفت که مسئولان زندان و قضات از جمله قضات ناظر زندان و قضات اجرای احکام کیفری، چنانچه وظایف قانونی خود را در زمینه رسیدگی به امور پزشکی محکومان بیمار ترک کنند و باعث مرگ زندانی شوند، به اتهام قتل میتوانند تحت تعقیب قرار گیرند. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span>بکتاش آبتین، عضو کانون نویسندگان ایران، در حالی روز شنبه ۱۸ دیماه ۱۴۰۰ از دنیا رفت که هفته گذشته، روز یکشنبه ۱۲ام دیماه، کانون نویسندگان ایران ضمن تاکید بر آگاهانه و عامدانه بودن عملکرد حکومت در این زمینه اعلام </span><a href="https://t.me/kanoon_nevisandegane_iran/737">کرد</a><span> که بکتاش آبتین، دبیر پیشین این کانون به کمای مصنوعی فرو رفته است. در </span><a href="https://t.me/kanoon_nevisandegane_iran/737">بیانیه</a><span> کانون نویسندگان ایران آمده بود «چهار روز سرگردانی او در زندان اوین میان بند و بهداری بدون دریافت درمان، انتقال شبانه او به بیمارستان طالقانی و به زنجیر کشیدن او بر تخت بیمارستان، بیخبر نگه داشتن خانواده و همبندانش از وضعیت او و سوزاندن روزها و لحظات حیاتی آبتین و خانوادهاش در تلاش برای گرفتن مرخصی، بخشی از عملکرد آگاهانه و عامدانه حکومت و زندانبانانش در به خطر انداختن جان آبتین است».</span></p>
<p style="text-align: right;"><span>سابقه بیماری زمینهای بکتاش آبتین، عضو کانون نویسندگان ایران، باعث شده بود که نگرانیها درباره وضعیت سلامت وی نزد خانوادهاش بیشتر شود. بکتاش آبتین در طول دوران حبس خود دوبار به کرونا مبتلا شد و تیرماه امسال هم مدتی را به دلیل مشکلات پزشکی در بیمارستان بستری شد. انتشار تصاویر او در بیمارستان با لباس زندان و در حالی که با پابند به تخت بسته شده بود واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. بکتاش آبتین در طول دوران زندان دوبار به کرونا مبتلا شده بود. </span></p>
<p style="text-align: right;"><span>بکتاش آبتین به همراه رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن سه عضو کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۹۷ به اتهام «انتشار خبرنامه داخلی کانون نویسندگان»، «آمادهکردن کتابی پژوهشی دربارهی تاریخ پنجاه ساله کانون نویسندگان» و «حضور بر مزار جانباختگان قتلهای سیاسی زنجیرهای جعفر پوینده و محمد مختاری و شرکت در مراسم سالانه احمد شاملو» به شش سال حبس محکوم شده بودند.</span></p>
<p style="text-align: right;"><span>کمپین حقوق بشر ایران</span></p></div> کانون نویسندگان ایران: حکومت آزادیستیزان بکتاش آبتین را از ما گرفت2022-01-09T07:07:50+00:002022-01-09T07:07:50+00:00https://ayahra.org/fa/چند-رسانه-ای/فیلم/81-اخبار/4265-کتاش-آبتینSuper Useradmin@ayahra.org<div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span> <img src="images/banners/55078157_303.jpg" border="0" alt="" width="375" height="211" align="left" />کانون نویسندگان ایران خبر درگذشت بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده، فیلمساز و عضو برجسته این کانون را اعلام کرد. این کانون در اطلاعیهای که در کانال تلگرام خود منتشر کرد، نوشت او "جان شیرین خود را فدای آزادی کرد".</span></p>
<p style="text-align: right;">کانون نویسندگان ایران روز ۱۸ دی از درگذشت بکتاش آبتین خبر داد و در کانال تلگرام خود نوشت: «بکتاش آبتین شاعر، فیلمساز و عضو پایدار و برجستهی کانون نویسندگان ایران که جان شیرین خود را فدای آزادی کرد، از میان ما رفت.»</p>
<p style="text-align: right;">این کانون به خانواده بکتاش آبتین و یاران او تسلیت گفته و اعلام کرده است که ظرف ساعات آتی بیانیهای در این باره منتشر خواهد کرد و "افکار عمومی را در جریان جزئیات ستمی که بر بکتاش آبتین رفت قرار خواهد داد".</p>
<p style="text-align: right;">نویسندگان اطلاعیه گفتهاند: «بکتاش آبتین زنده است چون روح آزادیخواهی و ستیز با پلشتیِ استبداد و ستم زنده است.»<br />بکتاش آبتین در زندان اوین به کرونا مبتلا شد و به دلیل عدم رسیدگی بهموقع مسئولان زندان اوین از یک هفته پیش در کما به سر میبرد.</p>
<p style="text-align: right;">کانون نویسندگان ایران در بیانیه قبلی خود هشدار داده بود که وضع او بسیار خطرناک است و بیتوجهی به وضع بکتاش آبتین را "تلاش عامدانه حکومت برای تلفکردن وقت" در درمان او دانسته بود.</p>
<p style="text-align: right;">بکتاش آبتین همرا با دو عضو دیگر کانون نویسندگان، کیوان باژن، رماننویس و روزنامهنگار و نیز رضا خندان مهابادی، نویسنده و منتقد ادبی در شهریورماه ۱۳۹۹ (سپتامبر ۲۰۲۰) به اتهام فعالیت در کانون یادشده، حضور در مراسم بزرگداشت قربانیان قتلهای زنجیرهای و همچنین سالروز درگذشت احمد شاملو بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.</p>
<p style="text-align: right;">دویچه وله</p></div><div class="feed-description"><p style="text-align: right;"><span> <img src="images/banners/55078157_303.jpg" border="0" alt="" width="375" height="211" align="left" />کانون نویسندگان ایران خبر درگذشت بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده، فیلمساز و عضو برجسته این کانون را اعلام کرد. این کانون در اطلاعیهای که در کانال تلگرام خود منتشر کرد، نوشت او "جان شیرین خود را فدای آزادی کرد".</span></p>
<p style="text-align: right;">کانون نویسندگان ایران روز ۱۸ دی از درگذشت بکتاش آبتین خبر داد و در کانال تلگرام خود نوشت: «بکتاش آبتین شاعر، فیلمساز و عضو پایدار و برجستهی کانون نویسندگان ایران که جان شیرین خود را فدای آزادی کرد، از میان ما رفت.»</p>
<p style="text-align: right;">این کانون به خانواده بکتاش آبتین و یاران او تسلیت گفته و اعلام کرده است که ظرف ساعات آتی بیانیهای در این باره منتشر خواهد کرد و "افکار عمومی را در جریان جزئیات ستمی که بر بکتاش آبتین رفت قرار خواهد داد".</p>
<p style="text-align: right;">نویسندگان اطلاعیه گفتهاند: «بکتاش آبتین زنده است چون روح آزادیخواهی و ستیز با پلشتیِ استبداد و ستم زنده است.»<br />بکتاش آبتین در زندان اوین به کرونا مبتلا شد و به دلیل عدم رسیدگی بهموقع مسئولان زندان اوین از یک هفته پیش در کما به سر میبرد.</p>
<p style="text-align: right;">کانون نویسندگان ایران در بیانیه قبلی خود هشدار داده بود که وضع او بسیار خطرناک است و بیتوجهی به وضع بکتاش آبتین را "تلاش عامدانه حکومت برای تلفکردن وقت" در درمان او دانسته بود.</p>
<p style="text-align: right;">بکتاش آبتین همرا با دو عضو دیگر کانون نویسندگان، کیوان باژن، رماننویس و روزنامهنگار و نیز رضا خندان مهابادی، نویسنده و منتقد ادبی در شهریورماه ۱۳۹۹ (سپتامبر ۲۰۲۰) به اتهام فعالیت در کانون یادشده، حضور در مراسم بزرگداشت قربانیان قتلهای زنجیرهای و همچنین سالروز درگذشت احمد شاملو بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.</p>
<p style="text-align: right;">دویچه وله</p></div>