بیانیه 2- 87 جمعیت ال یاسین

بعد از دستگیری مجدد استاد ایلیا، بهمن 87

 

به نام آزادی و خدایی که انسان را آزاد افرید

درود و سلام بر ملت ظلم ستيز و عدالت پيشه ايران
درود و سلام بر همه ملتهاي عدالت خواه جهان
و درود و سلام همه مردم جهان بر حاكمان دادگستر

بیش از 600 روز است که ما تنها به خاطر عقاید و اندیشه هایمان تحت شدیدترین فشارها، تهدیدات و ظلمهای القاعده فرهنگی ایران که به نام دایره مذاهب وزارت اطلاعات شناخته می شود قرار داریم و این شرایط هر روز سخت تر و بحرانی تر می شود. امروز بیش از 15 روز از دومین بازداشت استاد ایلیا (آقای پیمان فتاحی) و 5 تن از اعضای جمعیت ال یاسین بنابر گفته «دايره مذاهب» به دستور چند تن از روحانيون ارشد حكومتي انجام شده می گذرد. این دستگیری که بدون حکم قضایی انجام شده و به ربودن و گروگانگیری بیشتر شباهت داشته تا بازداشت، طبق شهادت شاهدان با یورش وحشیانه به منازل، تیراندازی و ضرب و شتم همراه بوده. این در حالی است که حال دو تن از شاگردان استاد ايليا وخيم گزارش شده و از استاد ايليا و دو تن ديگر از شاگردانشان تا اين لحظه هيچ اطلاعي در دست نيست.
همه اینها تنها به این دلیل رخ می دهد که تفتیشگران عقیده و جلادان اندیشه در ایران طبق اعتراف و اذعان خودشان قصد کرده اند ما (جمعيت ال ياسين) را نابود کنند و با اتهام واهی فرقه بودن به یک جمعیت دویست هزار نفره جنایات خود را توجیه نمایند. تا امروز اتهامات ایلیا عبارت بودند از بدعت گذاری در دین، مسیحیت گرایی وتبلیغ مسیح، اشاعۀ پلورالیزم و تکثرگرایی معنوی، توطئه بر علیه نظام اسلامی، استحالۀ دینی از طریق تلاش برای پیوند دین اسلام، مسیحیت و یهود ، گسترش لیبرالیزم معنوی و اسلام آمریکایی و برخی اتهامات متعارف که در این گونه موارد مطرح می شود، مانند: توهین به مقدسات ، تبلیغ بر علیه نظام و اقدام بر علیه امنیت ملی اما در واقع جرم او یک چیز است : مخالفت با اسلام خشونت طلب ، مخالفت با دینداری خشن و القاعدۀ فرهنگی ؛ اشاعۀ آزادی معنوی و معنویت آزاد ؛ مخالفت با قرائت دینی منجمد و جمود آور.
ما بیش از 12 سال است که برای تحقق آزادی معنوی و معنویت آزاد به طور قانونی و بدون هیچ وابستگی سیاسی مشغول به فعالیت فرهنگی بوده ایم. رهبر جمعیت ما استاد ایلیا جوان 34 ساله ایست که طی فعالیتهای آموزشی و فرهنگی خود تحولات فکری و معنوی عمیقی در بین مخاطبانی که از عامه مردم، جوانان، دانشجویان و اصحاب قلم و فکر و فرهنگ بودند، ایجاد کرده است. اما این برای طالبان مذهبی ایران که متخصص در استفاده ابزاری از دین بوده و از هر نوع روشنگری در حوزه دین و اندیشه واهمه دارد ، قابل پذیرش نبوده و نیست و به همین خاطر طی سالهای گذشته برخوردهای بسیار شدیدی با قصد نابودی و متلاشی کردن این جمعیت انجام داده و متاسفانه کسی هم مانع این جنایتهای ضد بشری نشده است.
در اولین بازداشت استاد ایلیا (مورخ 7/3/87) و در طول 6 ماه حبس غيرقانوني ايليا در سلول انفرادي بند مخوف 209 ، كه روال مرسوم آن تفتيش عقيده و شديدترين شكنجه هاي جسمي و رواني است و در رسانه های جهان با زندان های مخوف گشتاپو و گوانتانامو مقایسه می شود، خبرهاي دردناكي از جمله خونریزی هاي شديد از ناحیه گوش و بینی، ادرار خونی، تزریقات مشکوک، تهوع های رو به ازدیاد و استفراغ خونی، شنیده شد که مدتی پس از آزادی به قید ضمانت نیز همچنان خونريزي هاي او بيش از پيش ادامه یافت و نتايج آزمايش هاي او که به مراکز معتبر پزشکی در دنیا نیز ارسال شد نشان از مسمویت شدید و بوی توطئه ای شوم را می داد. در همان روزها برادر استاد ايليا (اقای رامین فتاحی) بازداشت شده و با وخامت اوضاع جسمي شان تحت شكنجه آزاد شدند، و مدت کوتاهی پس از آزادی به طرز مشکوکی فوت کردند و متاسفانه سناریوی «برادرکشی به قصد به زانودرآوردن» که یکی از تکنیکهای کثیف این دستگاه امنیتی است در سکوت بیرحمانه رسانه هاي ايران اجرا شد و پرونده سیاه دیگری به قتلهای عقیدتی ایران افزوده گرديد.
به دليل تلاش هاي سياسي دايره مذاهب اطلاعات براي قطع حمايت هاي مراكز خبري و رسانه اي و سازمان هاي حقوق بشر از جمعيت ال ياسين و استاد ايليا، ابعاد و گستردگی و عمق این فجایع انسانی مخفي مانده است. به جز حمايت هاي گسترده مردمي و طيف وسيع حاميان استاد كه مدت هاست در قالب صدها كانون و مركز موازي تحت عنوان حمايت از استاد ايليا نمايان شده، هيچ سازمان و نهاد قانوني، از ما حمايت نكرده و همين باعث شده است كه جلادان انديشه با بي رحمانه ترين و ناجوانمردانه ترين شيوه ها، ايليا را تحت شديدترين فشارها و شكنجه هاي جسمي و رواني قرار دهند.
این اقدامات وحشیانه ادامه یافت تا جایی که در یکی از جلسات احضار (مورخ 28/7/87 ) مأموران دايرۀ مذاهب اطلاعات به داخل اتاق بازجويي استاد هجوم آورده و ايشان را با روش های وحشیانه مثل حمله با مشت و لگد و باتوم و شوکر الکتریکی مورد ضرب و شتم و شكنجه جسمي قرار دادند كه نتيجه آن خونریزی شدید و گسترده ای بود که به بستري شدن ايليا انجامید. طی این مدت جلادان اندیشه ایران با توقيف چهار نشریه جمعيت ال ياسين بدون هیچگونه مجوز قانونی، به تعطیلی کشاندن دفاتر انتشاراتی فعال، ممنوعيت چاپ صدها اثر تحقيقاتي و تاليف شده توسط شاگردان استاد ايليا، تعقیب و تهدید اعضای مركزي جمعیت و خانواده و در برخی موارد اخراج از محل کار، مصادره و ضبط تمام اموال متعلق به جمعیت، اجراي پروژه شاکی سازی خصوصی و شهادت هاي دروغين بر عليه استاد و جمعيت ال ياسين، شکنجه روانی همسر باردار ایلیا در ماه های آخر بارداری برای تحقق اهداف غیر انسانی و اعتراف گیری و شکنجه روانی کودکان خردسال ایشان که 1 و 4 ساله اند، تهیه فیلمهای جعلی از استاد و جمعيت ال ياسين با تکیه بر روش هاي مونتاژ و صحنه سازی، شكنجه هاي شديد رواني و فيزيكي نظير تزریقهای مشکوک و گسترده در دوران زندان، دستگیری مخفيانه و شکنجه روانی جمعی از دختران و پسران جوان در زندان انفرادی که همگی از شاگردان ایلیا بودند، فیلمبرداری از خصوصی ترین لحظات زندگی شاگردان و تهدید به پخش گسترده در راستای ترور معنوی اعضاي جمعیت، احضارهای وسیع و غیر قانونی شاگردان ایلیا به نقاط و دفاتر ناشناخته و تهدید و ارعاب خانواده ایشان، ممنوع کردن ایلیا از هر نوع فعالیت فرهنگي و اجتماعي (ممنوع القلم، ممنوع التدريس، ممنوع الارتباط، ممنوع المصاحبه، ممنوعيت سخنراني ، ممنوعيت برگزاري جلسه و ...) ، شکنجه شدید فیزیکی ایلیا و ضرب و شتم شاگردان ایشان و بسیاری اقدامات ضد بشری دیگر سعی خود را کردند تا به هر وسیله ای ما را از پای دربیاورند. اینها نه افسانه است و نه کابوس. همگی حقایق تلخی است که در سکوت مرگبار رسانه های ایران و بی اعتنایی غیرمسئولانه مسئولان آن رخ داده و در صورت لزوم مدارك مستند مربوط به هر يك از این موارد به جهان ارائه خواهد شد.
القاعده فرهنگی ایران (دایره مذاهب) بر اساس مدارک مستند و شاهدان زنده متعدد به شکل گسترده اما پنهان در ایران اقدام به نسل کشی دگراندیشان، عقیده کشی و نخبه کشی می کند. این همان فاشیسم عقیدتی است که معتقد است خون هر کس که عقیده و اندیشه ای دیگر داشته باشد مباح است و بر همین اساس حکم به ترور و حذف فرهنگی و فیزیکی او می دهد. طالبان مذهبی ایران همان باند مخوف امنیتی است که قتل های زنجیره ای و محفلی، قتل وحشیانه زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب، اعدام چند هزار نفر در سال 67، ترور کشیشان مسیحی و رهبران سنی مذهب، تبعید آیت الله کاظمینی بروجردی، زندانی کردن اقلیتهای مذهبی و بسیاری از ترورهای مخفی نخبگان ایران را در پرونده سیاه خود دارد.
قابل توجه است که طی چند روز گذشته اعدامهای گسترده و نامعلوم و آتش سوزی های مشکوک در اوین از یک سو و اظهارنظرهای تهدید آمیز مسئول این پرونده مبنی بر اینکه با وجود نداشتن مدرک علیه استاد و جمعیت قصد کرده اند ما را طی چند هفته آینده متلاشی کنند و از آن سو بی خبری از وضعیت استاد و اعضای دستگیر شده، این جمعیت را در نگرانی شدیدی فرو برده است. از روز دستگیری دیگر نه کسی ایشان را دیده و نه صدایشان را شنیده، ملاقاتها و تماسها مطلقا ممنوع اعلام شده است و اینها، احتمالِ شدت گرفتن پروژه توطئه علیه ال یاسین و اقدامات عملی برای نابودی این جمعیت را قوت می بخشد.
بدینوسیله ما جمعی از اعضای جمعيت ال ياسين، بزرگترینNGO خاورمیانه، برای آگاهی اذهان مردم جهان و ثبت در تاریخ بشریت اقدامات ضد بشری دایره مذاهب را محکوم می کنیم و به شکل رسمی شکایت خود را از این دستگاه امنیتی تفتیش عقاید و رهبران پشت پرده آن اعلام میداریم. ما هر گونه سکوت و انفعالی در مورد این جنایتها را همراهی و حمایت از جانیان می دانیم و تصمیم گیرندگان در نظام جمهوری اسلامی ایران و مسئولان آگاه به این پرونده را مسئول شرایط بحرانی موجود دانسته، مصرانه درخواست پاسخ گویی صریح و سریع را داریم.
امروز، ما به نام عدالت و راستی و برای آزادی، به خاطر حرمت اندیشه و عزت انسان، به خاطر حقوق مسلم و اولیه بشر و برای آزادی عقیده و بیان از همه آزاداندیشان، از همه رهبران جهان، اتحادیه اروپا، پارلمانهای کشورها، سازمان ملل و کلیه نهادهای وابسته به آن، گروههای فعال در حقوق بشر، رهبران معنوی دنیا، برندگان صلح نوبل، رسانه های متعهد و همه ملتهاي عدالت خواه جهان می خواهیم در برابر سناریوی جنایتکارانه ترور های خاموش و تدریجی، قتلهای عقیدتی و تفتیش عقاید در ایران ساکت ننشینند و از هر طریق ممکن به ظلم ها، بي عدالتي ها، دروغ ها،‌ جعل ها و به اسارت معلم و رهبر محبوب ما و اعضای بیگناه بازداشت شده این جمعیت پايان دهند. ما از شما می خواهیم اجازه ندهید که با بدترین و بی سابقه ترین روشهای تهدید و فشار و شکنجه، دوران سیاه تفتیش عقاید قرون وسطا توسط طالبان مذهبی ایران دوباره تکرار شود. خواهشمندیم از طریق فشارهای بین المللی، با صدور قطعنامه اي بر علیه این قصابان انديشه و طالبان مذهبی ايران، با محکوم کردن اقدامات آنها و انعکاس و افشای آن در رسانه های جهانی ملت ما را در دستیابی به حقوق اولیه انسانی و بشری خود آنگونه که در منشور حقوق بشر انعکاس یافته است،‌ یاری نمایید.

جمعی از شاگردان و دوستداران استاد ایلیا «میم»
10 بهمن 1387 مطابق با 29 ژانویه 2009